ختم قرآن روزه خواران به نیت آزادی زندانیان!!

حالی که هنوز خاطره حرمت شکنی های حامیان موسوی در روز قدس سال گذشته از اذهان مردم پاک نشده است، یک سایت سبز در اقدامی تناقض آمیز، اقدام به برگزاری مراسم «ختم قرآن اینترنتی» کرده است.

به گزارش شبکه خبر دانشجو، جمعی از حامیان اقلیت سبز در آستانه لیالی قدر به نیت آزادی زندانیان سیاسی اقدام به برگزاری مراسم «ختم قرآن اینترنتی» کرده‌اند.

جرس سایت تحت مدیریت حلقه خارج نشین فتنه که بانی این مراسم شده است از هواداران خود خواست تا به این کمپین ایمانی! بپیوندند.

این در حالیست که تریبون‌های رسانه‌ای اقلیت سبز تا پیش از این و در آستانه ماه مبارک رمضان با زیر سوال بردن ارزش های دینی مدعی شدند که روزه گرفتن بزرگترین خیانت در حق بدن است.

سایت متعلق به وزیر ارشاد دولت اصلاحات بر عکس فراخوان های قبلی با انتشار بیانیه ای تنها از 240 نفر از هواداران اقلیت سبز خواست که به نیت بند 240 زندان اوین! به این کمپین ایمانی بپیوندند.

این عوامفریبی در حالیست که حامیان میرحسین موسوی در حاشیه روز قدس سال گذشته ضمن توهین آشکار به مقدسات ملت ایران و روزه خواری در مقابل خیل عظیم حامیان ملت مظلوم فلسطین، موجبات اعتراض و انتقاد افکار عمومی بویژه علمای دینی را فراهم کردند.

توصیه های خانم «ط» به ملی - مذهبی ها

یک عضو جبهه اصلاحات که یکی از سرپل های جریان فتنه برای ارتباط با ملی- مذهبی های هاست طی یک دیدار توصیه هایی را به آنان گوشزد کرده است.
به گزارش جوان آنلاین،به تازگی خانم« الف. ط »در دیدار با تعدادی از فعالان اصلاح‌طلب و ملی مذهبی ها ضمن انتقاد و توهین به مسئولین نظام حضار را به ادامه مبارزه و فعالیت های سیاسی در راه رسیدن به اهداف فتنه سبز توصیه می‌کند. نامبرده همچنین برای ادامه راه توصیه های را برای فعالان سیاسی مطرح می نماید:

1- جلسات را مخفیانه و به طور مستمر برگزار کنید.
2- برای آگاه سازی و ارائه تحلیل های مناسب نشریه داخلی ایجاد کنید و به افراد خودی بدهید.
3-بحث ارتباط با خارج از کشور را جدی دنبال کنید.
4- فعالیت های سیاسی خود را مجدد شدت بخشید.
5- برای سازماندهی و بازیابی مجدد نیروها حداقل ده هزار نیرو باید جمع آوری شود.

در همین خصوص خانم الف. ط بعد از نشست هایی که در تهران داشتند برای انجام ماموریتی خاص و برآورد اوضاع در دیگر استان ها به چندین استان سفر نموده است.

گفته می شود نامبرده به دلیل شارژ نمودن فعالان و دستور برای ادامه فعالیت ها و زنده نگه داشتن فتنه سبز و همچنین برای محک زدن وضعیت فعلی و اینکه چند نفر فعال را می شود برای فتنه پای کار آورد و برآورد از وضعیت کمی و روحیات فعالان و توانایی ها آنها این سفرها را آغاز نموده است

حمایت249 نماینده از سخنان رهبرانقلاب

249 نماینده مجلس طی بیانیه‌ای با حمایت از سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب، همه عناصر صدیق انقلاب را به معاضدت ملی و سیاست جذب حداکثری در عرصه سیاست داخلی کشور دعوت کردند.
به گزارش ایلنا پایان جلسه علنی امروز مجلس 249 نماینده طی بیانیه‌ای حمایت خود را از سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب اعلام کردند.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

در روزهای ماه رمضان که ماه رحمت و ضیافت الهی برای تقرب همه دل‌های مومن و مسلمان است، یکبار دیگر رهنمودهای رهبری به عنوان محور و جلوه‌گاه وحدت همه آحاد جامعه و مسوولان، نوعی بیدارباش برای همگان بود که با درک شرایط حساس کنونی قول و فعل خود را یکسره در جهت وحدت امت به کار ببندند.

مجلس شورای اسلامی، تبیین رهبری از جوهره منازعه استکبار آمریکا و صهیونیسم تا انقلاب اسلامی و منافع ملت را بسیار دقیق، آراسته و روشن می‌داند که مثل همیشه زنگارهای فریبنده دشمن را از صحنه سیاست زدود. آنها یکسره به دنبال فشار و تهدید هستند اما آهنگ دروغین مذاکره را برای بهبود وجهه بین‌المللی خود سر می‌دهند.

جمله کوتاه و پرمغز ایشان در بحث تهدید، راهگشای نسبت انقلاب اسلامی و استکبار در طول سال‌های گذشته، راه اصلی انقلاب را نشان داد که ما اهل مذاکره هستیم اما نه با آمریکا.
ملت این ندای استوار را مبنی بر حکمت و عزت می‌دانند و با تبعیت از این اندیشه عمیق دشمنان استکبار را به ستوه خواهد آورد.

نمایندگان مجلس شورای اسلامی منظومه پر ارزش رهنمودهای رهبر معظم انقلاب را که در مقابله با دشمنان، وحدت و همدلی قوا، همفکری آنان در یافتن راه‌های توسعه کشور و تبدیل تحریم‌های زورگویانه آنها به فرصت اقتصادی است را ارج می‌نهند و همه عناصر صدیق انقلاب را به معاضدت ملت و سیاست جذب حداکثری در میان سیاست داخلی دعوت می‌کند و از رهبر حکیم انقلاب که با سخنان خود بار دیگر شفافیت و روشنگری امام خمینی را در اذهان متبادر نمودند سپاسگذاری می‌کنیم.

رهنورد:در این دولت جای چند همسری نیست!

زهرا رهنورد به این بهانه که در این دولت، جامعه همواره در فقر ونداری بوده است نسبت به تصویب لایحه حمایت از خانواده که به زعم او لایحه چند همسری است اعتراض کرد.

به گزارش خبرنگار جهان وی در یادداشتی خواستار خروج لایحه حمایت از خانواده از دستور کار مجلس شد و نوشت: هم اکنون زنان نه تنها از تبعیض و از قوانین قیم مآبانه رنج می برند، بلکه لایحه تخریب خانواده نیز بر مشکلات مالی و به طور خاص بر مشکلات زنان افزوده شده است. 

وی در ادامه با لحن سوالی نوشت: در شرایط فعلی یعنی در روند دولت نهم و دهم که خانواده ها در چند سال اخیر به دلایل فقر اقتصادی و مسائل طبقاتی یا نابسامانی های سیاسی  روبرو هستند چرا دولت نهم لایحه به اصطلاح حمایت از خانواده و به زعم من و سایر معترضان لایحه انهدام خانواده را به مجلس داده است و چرا مجلس در وضعیت بحرانی فعلی کشور لایحه مذکور را در دستور کار قرار داده است؟ 

وی که پیش از این آیات قصاص در قرآن را غیر اخلاقی دانسته بود اینبار درخصوص چند همسری در اسلام نوشت: روح آیات و هم شواهد تاریخی حاکی از آنست که آیات مربوط به چند همسری ناظر به زمانه ایست که حرمسراهای شهوترانها، حاکمان و طبقات مرفه بیداد می کرد و آیات فوق برای مهار چند همسری است نه توصیه و حکم چند همسری و سایر خوش گذرانی های مرتبط ضمن اینکه همانجا ایده ال خانواده تک همسری ذکر شده است.

ماجرای مهدی کروبی و فرار از امتحان مجلس خبرگان

کروبی برای بازسازی وجهه دینی خود به دست نوشته بیست سال قبل یک روحانی مقیم حوزه علمیه قم متوسل شد ونظر وی را در سایت شخصی خود منتشر کرد.
به گزارش جهان به نقل از رسالت کروبی که طی یک سال گذشته به واسطه اتهام زنی ناروا به نظام و طرح ادعاهای دروغ تقلب و همنوایی با مخالفان نظام به شدت در میان افراد متدین و علاقه مند به نظام و امام وجاهت خود را از دست داده است به حربه جدیدی متوسل شد. 

در سال69 و قبل از انتخابات مجلس خبرگان مهدی کروبی با رایزنی توانست گواهی تحصیل در حوزه علمیه را از برخی دوستان خود بگیرد که یکی از مهمترین گواهی ها مربوط به آقای یوسف صانعی بود که در آن قید شده بود آقای کروبی فردی مجتهد و دارای صلاحیت علمی و تقوایی است اما شورای نگهبان آن زمان علی رغم این اطلاعیه که معلوم بود چگونه صادر شده است برای اطمینان از صحت معلومات حوزوی کروبی وی را دعوت به دادن امتحان نزد فقهای شورای نگهبان کرد، اما کروبی که آن زمان رئیس مجلس بود ناگهان اعلام کرد که پای وی شکسته و در بیمارستان بستری است و قادر به شرکت در جلسه امتحان نیست اما همان زمان شورای نگهبان اعلام کرد حاضر است در بیمارستان از وی امتحان به عمل آورد اما کروبی که می دانست موضوع از چه قرار است قید امتحان و کاندیدا شدن در مجلس خبرگان را زد. 

اکنون که کروبی به خاطر رفتارهای نسنجیده به چهره ای محبوب ضد انقلاب و مورد بغض و اعتراض چهره های متدین تبدیل شده است دست به دامان فردی شد که چند ماه قبل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در اطلاعیه ای عدم صلاحیت وی را برای تصدی امر مرجعیت اعلام کرده است تا شاید برای بازسازی چهره وی کمکی کند!

فحاشی بی‌بی‌سی به سبک زندگی ایرانیان

راه‌اندازی نیروگاه بوشهر و پیشرفت‌های چشمگیر علمی ایرانیان به قدری برای رسانه‌های غربی غیرقابل انکار است که دست به فرافکنی رسانه‌ای و تهمت‌زنی روی آورده‌اند.
به گزارش خبرنامه دانشجویان ، هم زمان با راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر، سایت وابسته به دولت بریتانیا همچنان علیه ملت ایران دروغ پراکنی کرده و انواع صفات زشت را منتسب به مردم ایران کرده است.

بی‌بی‌سی فارسی که ادعای رسانه مردمی و زبان گویای مردم ایران را به یدک می کشد، در جدیدترین اقدام خود مردم ایران را کینه ورز، دروغ گو، چشم چران، دورو و متقلب، بی مسئولیت و غیرقابل اعتماد، عقب افتاده، غیر قابل تطبیق با دنیای مدرن، توخالی و از خود راضی و تحقیر کننده سایر ملل و اقوام خواند.

 این القاب زشت از سوی سایتی منتشر می شود که هدف تاسیس خود را ارائه تصویر درست از ایران و پرکردن خلا رسانه ای عنوان کرده است.

به نظر می رسد راه اندازی نیروگاه بوشهر و پیشرفت های چشمگیر علمی ایرانیان به قدری برای رسانه های غربی غیرقابل انکار است که دست به فرافکنی رسانه ای و تهمت زنی روی آورده اند.

هرچند وحدت و همبستگی ایرانیان در بحران های گوناگون چون جنگ تحمیلی و عبور از فتنه 88 و بحران های اقتصادی و تحریم ها مثال زدنی است با این حال رسانه ضد انقلاب بی بی سی در تحلیل کامل تحولات تاریخی ایران! می نویسد: ایرانیان مردمی که اتحاد و همبستگی بندرت داشته اند و صدمات زیادی از تفرقه دیده اند و مردمی که غرق در اعتقادات هستند و دوست و دشمن را تشخیص نمی دهند، نامید.

نوبت شمای این هفته بی‌بی‌سی فارسی این سوال را مطرح می کند که ایرانیان را به چه صفتی می شناسید؟ و در میان نظرات خود زشت ترین صفات را منتسب ایرانیان می کند.

با اینکه ایرانیان اغلب در میان سایر ملل، به میهمان نوازی و خانواده دوستی شهره اند با وجود این، بی‌بی‌سی می نویسد: ایرانیان توخالی و از خود راضی و بر خلاف نظر برخی دوستان اصلا مهمان نواز نیستند و فقط هدفشان از کشاندن مهمان به خانه نمایش دادن امکانات مالی به دیگران است!

حکم تعلیق سه مقام ارشدقضایی پرونده کهریزک

حکم تعلیق 3 مقام قضایی مرتبط با تخلفات و جنایات سال گذشته بازداشتگاه کهریزک صادر و به آنان ابلاغ شد.
جهان پیش از این طی خبری از حکم تعلیق مسببین اصلی حادثه کهریزک خبر داده بود که البته با واکنش و تکذیب برخی مسئولین همراه شد.

با این حال امروز یک منبع آگاه با تائید خبر 10 روز پیش جهان به خبرنگار مهر گفت: بر اساس کیفرخواستی که پیش از این توسط دادسرای انتظامی قضات صادر شده بود ، شعبه یک دادگاه انتظامی قضات پس از طی مراحل رسیدگی قانونی در خصوص بررسی مسئولیت 3 نفر از مسئولین ارشد دادستانی تهران در پرونده حوادث سال گذشته بازداشتگاه کهریزک ، حکم تعلیق قضایی افراد فوق را صادر و به نامبردگان ابلاغ کرد.

بر اساس این حکم که وفق نظر کارشناسان قضایی و وکلا در تاریخ احکام قضایی قبل و بعد از انقلاب اسلامی بی سابقه است ، افراد یاد شده باید از سمت هایشان عزل شده و در خصوص اتهامات مطروحه در پرونده مسئولیت خویش را پذیرفته و خارج از مصونیت قضایی مانند شهروندان عادی پاسخگو باشند.

این حکم تعلیق قضایی بر اساس پرونده های مشروح جداگانه و در تاریخ 24 مرداد ماه 1389 صادر گردیده است.

لازم به یادآوری است که پیش از این و در تاریخ 9 تیر 1389 سازمان قضایی نیروهای مسلح با صدور اطلاعیه ای از صدور حکم قصاص نفس عاملان قتل در بازداشتگاه کهریزک خبر داد. این سازمان همچنین با اشاره به صدور کیفرخواست علیه 12 نفر از متهمان پرونده بازداشتگاه کهریزک توسط دادسرای نظامی تهران از رسیدگی به اتهامات متهمان با رعایت مقررات قانونی در جلسات متعدد دادگاه با حضور شکات، متهمین و وکلای آنان و همچنین صدور نهایی احکام قضایی برای آنان خبر داده بود.

اتقان نظر و رسیدگی قاطع دستگاه قضایی از دو مسیر جداگانه یعنی دادسرای نظامی و نیز دادگاه انتظامی قضات در خصوص تخلفات و جنایات صورت گرفته در حوادث سال گذشته کهریزک سندی ارزشمند بر استقلال دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران و اهتمام ملی بر اجرای قانون و عدالت بدون هر گونه تاثیر پذیری از فشارها ، حاشیه سازی های داخلی و جو سازی بدخواهان خارجی است.

صدور این احکام همچنین نشانه عزم جدی نظام بر برخورد با متخلفان و متجاوزان به حقوق شهروندی در هر سطح و مقامی است و اینکه هر زمان برای دستگاه قضایی تخلف احدی از مسئولان قوا و از جمله قوه قضائیه اثبات شود ، قاطعانه با متخلف برخورد خواهد شد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی سال گذشته به محض اطلاع از انتقال بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات به کهریزک دستور تعطیلی فوری آن را صادر و به دفعات حوادث صورت گرفته را تخلف و جنایت خواندند.

ایشان همچنین در ملاقات های متعدد با خانواده های کشته شدگان این حوادث ضمن تفقد از آنها دستورات لازم برای هدایت پرونده در مسیر صحیح ، مجازات مجرمان و مقصران و نیز احقاق حقوق بازماندگان را صادر فرمودند. بی گمان در این رسیدگی بی سابقه در تاریخ قضایی کشور که بررسی اتهام و تخلف مهمترین مقامات قضایی مرکز کشور را شامل شده است ، دستورات قاطعانه رهبر معظم انقلاب تاثیر برجسته ای داشته و موجب قوت قلب برای دست اندرکاران سیستم قضایی کشور و همچنین امیدواری هر چه بیشتر برای احقاق حق شهروندان بوده است.

ایشان در دیدار خانواده های فوق یادآور شده بودند که «عنوان مجرمانه اگر ثابت شود حاشیه امنی برای هیچکس نیست.»

خاک برسرمان! برنامه ریزی هم نمی توانیم بکنیم!

رقیب ناکام آراء‌باطله:
خاک برسرمان! برنامه ریزی هم نمی توانیم بکنیم!
... کروبی جزو تصمیم گیران و سناریست ها قلمداد نمی شود بلکه اغلب در جلسات مذکور، نقش سیاهی لشکر یا بدلکاری که باید خود را به در و دیوار بکوبد، به او واگذار می کنند!

رقیب ناکام آرای باطله در انتخابات ریاست جمهوری تصریح کرد فتنه گران قادر به برنامه ریزی دوباره برای ادامه جنبش نیستند.

کروبی در دیداری که مخاطبان آن «گروهی از جوانان اصلاح طلب» عنوان شده اند، تصریح کرد ادامه جنبش به برنامه ریزی نیاز دارد اما در شرایط کنونی، نمی توانیم یکجا جمع شویم و برنامه ریزی کنیم.
وی البته در توجیه بی کفایتی برای احیای دوباره فتنه و آشوب، سرکوب را بهانه کرده اما متعرض این حقیقت نشده که برنامه ریزی فتنه گران در طول 14ماهه پس از انتخابات، علی الدوام حالت کاهنده و نقض غرض داشته به نحوی که در22بهمن و سپس روز کارگر و سالگرد انتخابات، با امحای مطلق فتنه و آشوب مواجه شدند.

کروبی در عین حال توضیح نداده که چرا نظام باید برای براندازی و آشوب طلبی- به نیابت از آمریکا و اسرائیل- اجازه فعالیت و گردهمایی بدهد.

این نامزد سرمایه باخته در انتخابات، برای روحیه دادن به افراد سرخورده گفته است «اصولگرایان در میان خود دچار اختلاف شدیدی شده اند.» او همچنین درباره اختلافات شدید خود با دیگر فتنه گران، منکر ماجرا شده و می گوید «اختلافی وجود ندارد حتی برعکس، در این دوران سخت تلاش می کنیم با همدلی و همراهی امور را پیش ببریم.»

شایان ذکر است کروبی اگرچه ماهها قبل از انتخابات از سوی خاتمی و موسوی و حزب مشارکت و سازمان مجاهدین و کارگزاران دور خورده بود و در انتخابات نیز نتوانست اعتماد بیش از 330هزار نفر (کمتر از یک درصد 40میلیون شرکت کننده) را کسب کند اما بلافاصله پس از انتخابات و با مشاهده برنامه ریزی سران فتنه برای القای تقلب و ایجاد آشوب، فرصت را برای موج سواری و پوشاندن بی اعتمادی مطلق مردم به شخص خود مناسب یافت و تلاش کرد با رفتارهای انتحاری، آب رفته را به جوی بازگرداند. با این اوصاف، دم زدن او از برنامه ریزی- در حالی که اغلب به حلقه های اصلی برنامه ریزی افراطیون راه داده نشده- نوعی کلام مطایبه آمیز است و چه نظام اجازه تجمع برای برنامه ریزی بدهد و چه این اجازه را ندهد، کروبی جزو تصمیم گیران و سناریست ها قلمداد نمی شود بلکه اغلب در جلسات مذکور، نقش سیاهی لشکر یا بدلکاری که باید خود را به در و دیوار بکوبد، به او واگذار می کنند.


پاسخ جالب نوکیا به شکایت فتنه گران

اخیرا عیسی سحرخیر که به اتهام شرکت در فتنه پس از انتخابات در زندان به سر می برد، از شرکت نوکیا زیمنس به دادگاهی در آمریکا شکایت کرد که نوکیا هم روز گذشته در بیانیه ای به این شکایت نامه پاسخ داد.

به گزارش جهان در پاسخ این شرکت آمده است که "دعوی سحرخیز در جایی اشتباه، علیه طرف اشتباه و بر اساس فرض‌های اشتباه اقامه شده‌است."

گفتنی است برخی از متهمین حوادث سال گذشته، اطلاع یافتن مقامات امنیتی کشور از فعالیت پنهان آنها و در نتیجه دستگیری و زندان رفتن شان را ناشی از فروش تجهیزات الکترونیکی، از طرف شرکت نوکیا به به این نهادها دانسته اند.

10 استراتژی "فتنه دوم" فاش شد

این جریان که در جریان اتفاقات سال گذشته از کوچکترین موضعگیری یا روشنگری خودداری کرد و نظام و اصولگرایان حامی و منتقد دولت را در مقابله با آشوب ها تنها گذاشت، اینک می رود که با ایجاد جبهه ای جدید در کنار جبهه اول فتنه، هزینه سنگین دیگری به نظام تحمیل کند.
سایت خبری الف نوشت:جریان انحرافی، تبلیغات خود برای سوء استفاده از مهدویت را تشدید کرده است.
در حالی که جریان انحرافی، پس لرزه های آگاهی بخش سومین بی اعتنایی و تمرد از مواضع مراجع یا ولایت در کناره گیری از مناصب دولتی را تجربه می کند، اخبار منتشره از تشدید تبلیغات مبتنی بر سوء استفاده از مهدویت این گروه حکایت می کند.
روز جمعه امام جمعه موقت تهران با اشاره به لقلقه زبان بودن مهدویت بدون مرجعت و رهبری گفته بود: "کسی که دم از امام زمان (عج) بزند اما فقاهت و مرجعیت ‌و رهبری ‌را قبول نکند و بخواهد در مقابل نظرات او نظر بدهد، از امام زمان(عج) خبری ندارد".
از سوی دیگر، منابع خبری روز گذشته گزارش دادند، جریان انحرافی که شایستگی حضور در منصب رده دوم اجرایی را نداشته است، از هم اکنون برای حضور در مناصب بالاتر خیز برداشته است. تبلیغات پیامکی و اینترنتی حامیان این گروه تحت عنوان "عاشقان یار" و اشارات مکرر به امام زمان (عج) از ویژگی های این تبلیغات گسترده است.
در همین زمینه، ترویج نظریه ها و توهمات عجیب و غریب و منتسب کردن برخی افراد به شخصیت های آخرالزمانی، با استفاده از پیامک، سایت، ایمیل و پوستر نیز تشدید شده است.
این تبلیغات در راستای سرپوش گذاشتن بر آشکارشدن عقاید انحرافی فرقه مذکور در بی اعتنایی به دین فقاهتی و "دور زدن" مرجعیت و ولایت انجام می شود.
همزمانی سوء استفاده از مقوله مهدویت برای اقناع اقشار مذهبی نسبت بی توجهی های متعدد به نظرات مراجع (استراتژی شماره 1)، با تشدید تلاش برای ایجاد تشکل های روحانی جدید همانند "و.و" در مقابل و علی رغم نهی تشکل های ریشه دار روحانی و کلید زدن پروژه روحانیت در برابر روحانیت (استراتژی شماره 2)، در کنار تلاش های ظاهرا فرهنگی موازی برای جلب هنرمندان و استفاده از جایگاه اجتماعی آنان (استراتژی شماره 3) و تاکید ابزاری بر مقوله هایی همچون آزادی و وطن پرستی و ... (استراتژی شماره 4)، از طرحی پیچیده و چندلایه برای غبارآلود کردن فضای سیاسی فکری حکایت می کند.
از سوی دیگر، تیم رسانه ای فرقه با ایجاد یا "هماهنگ سازی" چندین رسانه حامی دولت نما، تجاری یا ظاهرا بی طرف، از هم اکنون به ریزش آتش سنگین بر منتقدان و مرعوب کردن آنان تحت عناوینی همچون دفاع از دولت، دفاع از ایران و ... مشغول شده است (استراتژی شماره 5). جذب چندین مجری صدا و سیما از گروه های مختلف سیاسی و اقتصادی برنامه سازی شبکه های مختلف - بدون اطلاع اکثریت آنان از اهدف پروژه - نیز در راستای هماهنگ سازی چراغ خاموش بدنه رسانه ای رادیو تلویزیون برای استفاده در موقع مقتضی صورت گرفته و در حال انجام است (استراتژی شماره 6). تخریب مبلغان و مداحان هیات های مذهبی باهدف تحدید حوزه نفوذ آنان - که تا پیش از پرده برداری از چهره عقیدتی جریان، موضع حمایتی یا غیرتهاجمی داشتند - (استراتژی شماره 7) از دیگر استراتژی های آشکار شده فرقه است.
از سوی دیگر، ارعاب محفلی حامیان اصولگرای دولت مبنی بر به بی راهه رفتن کشور و از دست رفتن اصولگرایی پس از به پایان رسیدن دوره ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد در صورت همراهی نکردن آنان (استراتژی شماره 8)، تلاش برای شیفت دادن و همراه کردن بدنه عدالت خواه روستاها و شهرهای کوچک و متوسط از طریق تهیه و توزیع فیلم های رییس جمهور محبوب که در آنها بر چهره های جریان مذکور تاکید شده است (استراتژی شماره 9)، تلاش برای جذب بخشی از بدنه ریزش کرده حامیان محور موسوی – هاشمی انتخابات گذشته (استراتژی شماره 10) با: انتشار اخبار جهت دار در حمایت و دفاع از برخی چهره های کمتر حساسیت زای این محور در سایت های حامی (1-10)، برائت علنی از اصولگرایی توسط برخی چهره های مشاور (2-10)، القای "این همانی" و مشترک نشان دادن دو جریان انحرافی در هدف نقد قرار گرفتن از سوی جریان اصولگرا به کمک عوامل رسانه ای (3-10) و چندین استراتژی دیگر از جمله تلاش برای فریب ایرانیان مقیم، تلاش برای جلب توجه رسانه ها و ماندن بر موج رسانه ای با اظهار سخنان دوپهلو، مهره گزینی و مهره چینی در نهادهای خاص و ... با هدف مشترک ایجاد فشار اجتماعی، عادی نشان دادن اقدامات ضدامنیتی و اخلال در خنثی کردن تلاش های ضدانحراف نیز در دستور کار این جریان قرار گرفته است.
گفتنی ست، سوء استفاده از مقوله مهدویت برای پیشبرد اهداف انحرافی و ضربه زدن به نظام، مرجعیت و ولایت پیش از این نیز در تاریخ انقلاب سابقه داشته است. با این تفاوت که در پروژه فعلی، سوء استفاده از مهدویت با سوء استفاده ابزاری از برخی مفاهیم ارزشمند که در قالب ایران گرایی مجعول، آزادی خواهی ابزاری، تشکل های روحانی نوساخت و... تجسم یافته، همراه شده است.
این جریان که در جریان اتفاقات سال گذشته از کوچکترین موضعگیری یا روشنگری خودداری کرد و نظام و اصولگرایان حامی و منتقد دولت را در مقابله با آشوب ها تنها گذاشت، اینک می رود که با ایجاد جبهه ای جدید در کنار جبهه اول فتنه، هزینه سنگین دیگری به نظام تحمیل کند.
نشانه های آشکارشده از عمق تکان دهنده طرح چند لایه مذکور، پروژه جدید را در مقایسه با تلاش های گذشته فتنه گران، در سطحی پیچیده تر، ماهرانه تر و با نفاق بیشتر قرار می دهد.

اموال دانشگاه آزاد اموال دولتی است

معاون امور اوقافی و خیریه سازمان اوقاف و امور خیریه گفت:در بحث وقف اموال دانشگاه آزاد، اشکال در اموال بود، اشکال این بود که اموال دانشگاه آزاد مال دانشگاه آزاد نبود و البته شخصی هم نبود.
محمدرضا کائینی،با اشاره به شرایط وقف یک موسسه خصوصی به ایلنا، گفت: یک موسسه خصوصی باید از بابت وقف اهلیت داشته باشد، بدین‌معنا که در اساس‌نامه موسسه ذکر شده‌باشد که این موسسه قابل وقف شدن است، در غیر این صورت باید اساس‌نامه آنها اصلاح شودو به علاوه موسسه باید اموال غیرمنقول مشخصی را داشته باشد و در وقف این اموال مشهود باشد.

او با اشاره به وقف دانشگاه آزاد گفت: در بحث وقف اموال دانشگاه آزاد، اشکال در اموال بود، اشکال این بود که اموال دانشگاه آزاد مال دانشگاه آزاد نبود و البته شخصی هم نبود.

او افزود: ما هنوز هیچ سندی از دانشگاه آزاد ندیدیم که بگوید این اموال مال من است و من می‌خواهم آن را وقف کنم، هیات امنایی در آن‌جا بود که یک ریال هم از اموال شخصی خود آن‌جا نگذاشته و اگر هم گذاشته‌ اصلا مبلغ غابل توجهی نبوده‌است، پس اموال شخصی نبود.

کائینی با اشاره به اینکه در زمان ریاست جمهوری هاشمی‌رفسنجانی، بسیاری از استانداران و مردم زمینی را در اختیار دانشگاه آزاد قرار دادند،گفت: پس اینها همه کمک‌های دولت بوده‌است، یعنی اینها اموال دولت بوده‌است و بخشی هم، از درآمد دانشگاه خریداری شده است. پس حتی بخش دوم هم از اموال دانشگاه نیست، البته شاید این بخش قابل وقف باشد، اما باید منتظر آخرین نظر فقهی گروهی که برای تحقیق در این‌باره انتخاب شده‌اند باشیم.

او تاکید کرد: اما قبل از شنیدن نظر فقهی این دوستان، ما به عنوان نهاد متولی و مجموع متخصص در امور وقف، اعلام کردیم این وقف اشکال دارد.

معاون امور اوقافی و خیریه در پایان با بیان اینکه صرف خواندن صیغه وقف کفایت نمی‌کند، گفت: نمی‌شود همین‌طور گفت، صیغه وقف را خواندم و اموالم وقف شد، گرچه وقف نامه را هم اداره اوقاف دارد، توسط هیات امنا امضا هم شده‌است، اما وقفی که باطل شده‌است باید باطل شود.

شوک تاریخی سبزها پس از گاف تاریخی تاج زاده

رسانه های وابسته به جریان فتنه برای کاهش پس لرزه های اظهارات تاج زاده مدعی شده اند که وی تحت فشار و شکنجه !؟ این حرف ها را ادا کرده حال آن که ویدئوی منتشره نشان می دهد وی در فضایی آرام و دوستانه با دیگر اعضای حزب متبوع خود این سخنان را بر زبان می راند...

 انتشار ویدئویی سخنان مصطفی تاج زاده مبنی بر رد وقوع تقلب در انتخابات، با شوک و حیرت 48ساعته در محافل سیاسی و رسانه ای ضد انقلاب مواجه شد. این محافل البته با سپری شدن یک روز از انتشار ویدئو، تلاش کردند با حاشیه پردازی، متن این رویداد مهم را کتمان کنند.
در این ویدئو که در شبکه جهانی یوتیوب منتشر شده، تاج زاده به محسن صفایی فراهانی و عبداله رمضان زاده- دو عضو دیگر مرکزیت مشارکت- می گوید: برای بنده که تجربه انتخابات رو دارم، می دونم که در انتخابات تقلب نشده.

وی همچنین می گوید: ممکنه که یکی دو میلیون عقب جلو بشه ولی ما نتیجه انتخابات رو باختیم. حالا به جای 25 میلیون و 14 میلیون، شده باشه 24 میلیون و 15 میلیون مثلاً. ما انتخابات رو باختیم.
این اظهارات از آن جهت واجد اهمیت می باشد که تاج زاده به عنوان یکی از سمبل های مبارزه و مقاومت در میان فتنه گران شناخته می شد که مدام در جنگ روانی برای این جریان تلاش می کرد تقلب در انتخابات را به مخاطبان ساده دل القا کند. و طبیعتاً سخنان اخیر وی می تواند هم به لحاظ استدلالی و هم به لحاظ روحیه، باعث آشفتگی و سرخوردگی بیشتر در میان نیروهای میدانی فتنه شود.

رسانه های وابسته به جریان فتنه برای کاهش پس لرزه های اظهارات تاج زاده مدعی شده اند که وی تحت فشار و شکنجه !؟ این حرف ها را ادا کرده حال آن که ویدئوی منتشره نشان می دهد وی در فضایی آرام و دوستانه با دیگر اعضای حزب متبوع خود این سخنان را بر زبان می راند اما حتی اگر این ادعای فشار و شکنجه! همه پذیرفتنی بود، باز هم فرو ریختن اسطوره خیالی وی قابل توجیه نیست.

در همین حال برخی سایت های ضد انقلاب مدعی شده اند این فیلم در زندان به صورت یواشکی و مخفیانه برداشت شده که اتفاقاً اگر این ادعا را هم بپذیریم، بر سندیت بیشتر فیلم و از سر اختیار و باور بودن اظهارات تاج زاده تاکید می کند.

از سوی دیگر سایت صهیونیستی بالاترین با لحنی تلخ نوشت: ابطحی، عطریانفر، الویری و... اینک تاج زاده! باز هم فیلمی از اعترافات یکی از شیران در بند بعد شکنجه منتشر شده است. تاج زاده می گوید که تقلب بیش از 1 میلیون امکان ندارد اما از کجا معلوم؟!

ادعای شکنجه تاج زاده در حالی است که وی ماه ها در مرخصی تفریحی! به سر می برد و سعی می کرد ادای پهلوان پنبه ها را از خود درآورد.

در همین حال سایت خبری «شرق» در گزارشی از سخنان تاج زاده در یک محفل دوستانه پیش از بازگشت به اوین خبر داد و نوشت: او در این سخنان از تقسیم نقش ها در میان گروه های طراح فتنه خبر می دهد. به گزارش یکی از افراد حاضر در محفل مذکور، تاج زاده می گوید در جلسه سران جبهه اصلاحات تصمیم بر این شده است که اصلاح طلبان با تقسیم رهبری این جریان، به دو شاخه رادیکال و معتدل اهداف تعریف شده خود را پیش ببرند. براساس این تقسیم کار طیف معتدل با اتخاذ مواضعی نزدیک به دیدگاه های نظام تلاش خواهد کرد خود را به حاکمیت نزدیک و از این فرصت برای مشروعیت بخشیدن به جریانی که نقاب میانه روی بر چهره دارد نهایت استفاده را نماید.
براساس این گزارش، تاج زاده می گوید براساس طرح هایی که از طریق یک اطاق فکر ارائه شده، جریان اصلاحات با تقسیم رهبری به دو شاخه رادیکال و معتدل فرصت می یابد تا ضمن ادامه حرکات تند و رادیکال، از طرف دیگر امکان رایزنی برای کسب امتیاز از نظام توسط شاخه معتدل خود را فراهم کند. ما در حقیقت با این کار داریم تئوری معروف سعید حجاریان یعنی فشار از پایین و چانه زنی از بالا را به مرحله اجرا درمی آوریم.

تاج زاده در جواب سوال یکی از حضار مبنی بر این که چرا اعضای اتاق فکر و سران اصلاحات به این نتیجه رسیده اند که رهبری خود را به دو شاخه تقسیم کنند، پاسخ می دهد: واقعیت امر این است که ماجرای اختلاف شدید رهبران اصلاحات بر سر موضوع رهبری این جریان بعد از قضایای انتخابات، عمده ترین دلیل این دستور بوده است.

وی در تشریح بیشتر این تصمیم می افزاید: «با افول و ناتوانی جنبش سبز در تحقق خواسته های از پیش تعیین شده، خاتمی به عنوان یکی از بزرگان و بنیان گذاران این جریان، وارد گود رهبری جریان شد و حاضر نبود اضمحلال حرکتی را که 8 سال برای آن زحمت کشیده و به تعبیر خودش فرزند وی بود را بپذیرد؛ اما طرف دیگر یعنی موسوی و کروبی که آنها نیز مدعی حرکت بودند و معتقد بودند که جریان را خودشان به راه انداخته اند و نام و آبروی خود را برای آن هزینه کرده اند آن را تقدیم خاتمی ای نمایند که بزرگترین هنر او نظاره جریانات از خارج گود بوده است. این اختلافات تا جایی ادامه پیدا کرد که خاتمی در دیدارهای مختلف چه خصوصی و چه عمومی انتقادات صریحی از موسوی و کروبی و اقدامات آنها می کرد تا این که یک عده از عقلای جریان اصلاحات به فکر ایجاد یک اتاق فکر افتادند و گفتند در شرایط فعلی اختلافات میان سران سمی مهلک برای جریان سبز است و باید برای رفع این قضیه با طرف های اختلاف صحبت و رایزنی کرد. و قرار شد یک استراتژی جدید اتخاذ شود تا در آن براساس تقسیم کار انجام شده هر سه فرد را در رأس جریان قرار بدهیم تا از کل ظرفیت های موجود برای تحقق خواسته هایمان بهره مند شویم»

جریان فتنه مرد

«یان لی اندرسون» خبرنگار نیویورکر پس از بازگشت از ایران، در مصاحبه با خبرگزاری بی‌بی‌سی، از شکست جریان فتنه و اقتدار ایران در مسیر پیشرفت خبر داد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران «یان اندرسون» خبرنگار «نیویورکر»،بعد از سفر اخیر خود به ایران در مصاحبه با رادیو ملی آمریکا اعلام کرد: من در این سفر با جمعی از سران و اعضای فتنه و همچنین محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران دیدار کردم و شکست این جریان و اعتماد به نفس بالای احمدی نژاد و اقتدار دولت را به چشم دیدم.

وی در این مصاحبه تصریح کرد: من در این سفر اعتماد به نفس بالایی را در احمدی نژاد دیدم که تاکنون هیچ گاه آن‌را احساس نکرده بودم؛ وی بسیار آرام و متین رفتار کرد.

اندرسون افزود: جریان فتنه دیگر هیچ حضور سیاسی در ایران ندارد و کاملاً سرکوب شده است.

گفتنی است، اندرسون که یکبار دیگر نیز شش ماه پیش از انتخابات در دسامبر 2008 به ایران سفر کرده بود در این مصاحبه تأکید کرد: دیگر خبری از جریان شکل گرفته شده پس از انتخابات در ایران نیست.

از نوری زاد منافق تا نوری زاده ضدانقلاب

محمد نوری زاد با بدرقه جمعی از وابستگان گروهک ها و نیز رضا خاتمی و نعیمی پور به زندان بازگشت. وی پیش از این بازگشت به زندان ترجیح داد با رادیو فردا (ارگان رسمی سازمان سیا) و «جرس» (ارگان حلقه ماسونی لندن) علیه نظام مصاحبه کند. نوری زاد در این مصاحبه های ریاکارانه مدعی شد خیرخواه نظام و رهبری است و از سر خیرخواهی حرف می زند! وی ادعا کرده که نگران ارزش های انقلاب و اسلام است اما توضیح نمی دهد که اگر چنین است چرا بازیچه گروهک های قسم خورده و ضدانقلاب و رسانه های اصلی شیطان بزرگ شده و در خدمت آنها علیه نظام و رهبری فحاشی می کند؟!

رویکرد منافقانه نوری زاد که ریشه در برخی آلودگی ها، عقده ها و جاه طلبی های ناگشوده دارد، در حالی است که وی به تازگی با شماری از سران گروهک آمریکایی نهضت آزادی (گروهکی که حضرت امام تصریح می کرد اگر سرکار باقی می ماند، سیلی بر اسلام و ایران می زدند که تا قرنها سر بلند نمی کردند) ملاقات کرد و دیدار مشابهی نیزبا عناصر بدسابقه ای چون غلامحسین کرباسچی و عبدالله نوری داشت. او به تازگی هم به خانه تاج زاده رفت تا کلکسیون دوستان خیانتکار در حق ملت و نظام را کامل کند.
لحن نوشته های اخیر نامبرده آن قدر ضدانقلابی است که با لحن بیانیه گروهک تروریستی منافقین و نهضت آزادی یا تحلیل های صدای اسرائیل و صدای آمریکا و بی بی سی هیچ تفاوتی نمی کند که البته با توجه به خیرخواهی! نوری زاد، لابد باید احتمال داد گردانندگان این رسانه ها، مسلمان شده اند یا اینکه آقای نوری زاد، امثال نوری زاده را پشت سر گذاشته و سر به آستان امثال شیمون پرز ساییده است! «و اذا قیل لهم لاتفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون.»

هاشمی رفسنجانی: نخست‌وزیری مجدد موسوی تحمیلی بود

هاشمی رفسنجانی: نخست‌وزیری مجدد موسوی تحمیلی بود

گرچه عدم تمایل آیت الله خامنه ای به انتخاب مجدد موسوی واضح بود اما به هر حال به خاطر کارشکنی ها و بدعت هایی که جناح چپ موجود در سه قوه انجام دادند (از جمله نامه به امام و یا گفتن این نکته به امام که در صورت رفتن موسوی، جبهه ها از نظر روحی تضعیف می شوند) آیت الله خامنه ای پس از فراز و نشیب های فراوان مجبور شدند تا به خاطر مصلحت نظام و در راستای تبعیت از ولی فقیه، با اکراه تمام مجدداً میرحسین موسوی را جهت نخست وزیری به مجلس معرفی نمایند.

 

در قسمت های اول و دوم و سوم این مقاله، مروری داشتیم بر حضور عناصر مختلف در ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری چهارم و سپس شرحی اجمالی از متن و حواشی رد صلاحیت اعضای نهضت آزادی ارائه کردیم. سپس به بحث عدم تمایل آیت الله خامنه ای به کاندیداتوری (به دلیل عدم میل به همکاری مجدد با موسوی) اشاره کردیم و سپس ضمن ذکر پاره ای از انتقادات جدی کاندیداها به دولت موسوی، نمونه هایی از تلاش های رسانه ای یاران وی برای توجیه عملکرد او و ضمناً تحت فشار گذاشتن رئیس جمهور جدید برای انتخاب مجدد او به نخست وزیری را نقل نمودیم و تا آنجا رسیدیم که آیت الله خامنه ای پس از انتخاب شدن، سفری به مشهد مقدس داشتند. در این قسمت، ماجرا را تا انتها می خوانید:

آیت الله خامنه ای: نخست وزیری برمی گزینم که حجت شرعی بر من تمام باشد
آیت الله خامنه ای در سفر خود به مشهد، طی سخنانی مهم، سرنخ هایی از پشت پرده ماجرا ها ارائه دادند. در بخشی از این بیانات آمده بود: «دو وظیفه تعیین نخست وزیر و وزیران و نظارت برکار دستگاه های اداری و دولتی کشور از بزرگترین وظایف رئیس جمهور است. رئیس جمهور اگر دید یک نخست وزیر و وزرا و حتی مدیران، کارشان مناسب نیست، از لحاظ قانونی نمی تواند بر دارد. لذا در آغاز کار رئیس جمهور موظف است با دقت با ملاحظه همه جوانب ببیند چه کسانی را در راس امور خواهد گماشت. ... من برای این کار باید حداکثر دقت را بکنم تا حجت شرعی را برای خودم و استدلال الهی را که در مقابل خدا بشود جواب داد، برای خودم تأمین کنم. من با تجربه ای که در این چهارسال دارم که تجربه گرانبها و ارزنده ای است و همه جور افرادی را در این چهارسال و قبل از این چهار سال در رأس مسئولیت های مختلف مشاهده کرده ام، آدم هایی که دیدها و روش های مختلف داشته اند، بعضی ها خودرأی بودند، بعضی ها متکی بر افکار دیگران بودند، بعضی ها از لحاظ تعبد فوق العاده با دقت بودند. همه جور فکر و سلیقه ای را از اول انقلاب تا به حال دیده ام. من از این تجربه باید استفاده کنم و با دقت و ملاحظه جوانب کار انتخاب کنم. و من می توانم اینجا در کنار آستان علی ابن موسی الرضا (علیه السلام) و در حضور شما ملت که یک اسطوره و نمونه ای از ملت ایران هستید، با کمال قاطعیت بگویم که در این انتخاب بزرگ و در این کار حساس و در این انجام بزرگترین تکالیف رئیس جمهور آنچنان عمل خواهم کرد که حجت شرعی برای من تمام باشد.» (روزنامه جمهوری اسلامی9/6/64)

امام خمینی: آیت الله خامنه ای فردی شریف، صادق، متعهد و روشن بین استچندی بعد نیز، در سالروز عید سعید غدیرخم، مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری در جماران برگزارشد. امام خمینی (رضوان الله علیه) در بخشی از این حکم آورده بودند: «بحمد اللَّه تعالى با تأییدات خداوند متعال-جلّ و علا- و دعاى خیر حضرت ولى اللَّه الاعظم -روحى لمقدمه الفداء- چهار سال ریاست جمهورى اسلام با خیر و سلامت و قدرت و عظمت سپرى شد و ... ملت متعهد، با عزمى والا و قدمى ثابت، از پیر نود ساله تا نوجوان تازه بالغ، براى چهارمین بار براى تعیین سرنوشت خویش به سوى صندوق هاى رأى هجوم آورد و یاوه گویان و خیالبافان را بر خود لرزاند و فردى شریف از سلاله پیامبران را براى خدمت به اسلام و ایران و مسلمانان و ملت برگزید و این مسئولیت سنگین را بر عهده کسى گذاشت که چهار سال در این مقام، صادقانه و با تعهد و روشن‏بینى به ملت و اسلام و ایران خدمت نمود؛ و این، پس از خدماتى بود که قبل و بعد از انقلاب انجام داده بود؛ "جَزاهُ اللَّهُ خَیراً".
رئیس جمهور محترم باید توجه داشته باشند که در پیشگاه مقدس حق- جلّ و علا- واقع است و آنچه بر او از خطرات قلبى  و تمایلات سرّى تا اعمال مُعلن [آشکار] و مخفى مى‏گذرد، در حضور حق است و چیزى را نتوان از او- جلّ و علا- پنهان کرد، هر چند از خلق خدا پنهان باشد. و باید توجه نمایند که در مقامى هستند که یک جمله او گاهى مؤمنى را ساقط کرده و متعهدى را از بین مى‏برد، و یا غیر صالحى را به مقامى که شایسته آن نیست مى‏رساند؛ گاهى یک سخنرانى او، جمهورى اسلامى و کشور را نور مى‏بخشد و گاهى بعکس. مقام خطیر است و خطر بزرگ، به خدا باید پناه برد و از او استمداد کرد. همه دست‏اندرکاران- بویژه رئیس جمهور- باید از چاپلوسان دغلباز و زبان بازان حیله‏گر بر حذر باشند و مشاوران خود را از اشخاص سابقه‏دار که تعهدشان قبل از انقلاب مشهود بوده است، انتخاب کنند. بسا که منحرفان و منافقان، خود را با ظاهرى آراسته به تقوا جا بزنند و با دست ما به اسلام و کشور اسلامى صدمه زنند.» (صحیفه امام، جلد19، صفحه369)

انتقاد آیت الله خامنه ای از دولت موسوی در مراسم تنفیذپس از قرائت حکم، رئیس جمهور به سخنرانی پرداخت. آقای هاشمی رفسنجانی درباره آن روز می نویسد:«آیت الله خامنه ای در اظهاراتشان از نقاط ضعف عملکرد دولت با کنایه یاد کردند.» (امید و دلواپسی، کارنامه و خاطرات سال1364هاشمی رفسنجانی، صفحه240)
در بخشی از سخنان آیت الله خامنه ای آمده بود: «ریشه مشکلات امروز ما وابستگی اقتصادی به خارج از این مرزها ومنحصر بودن درآمد ما به درآمد حاصل از نفت است. فقدان یک برنامه همه جانبه اقتصادی و گرایش به دولت سالاری یکی دیگر از مشکلات ماست که نتایج این مشکلات را در کاهش رشد اقتصادی و گاهی در رشد منفی اقتصادی مشاهده می کنیم. باید در زمینه اقتصادی برنامه ریزی مستقل از نفت انجام بگیرد. گرایش به افزایش تولید داخلی به وجود آید و شدت پیدا کند و استفاده از سرمایه ابتکار و مدیریت و همکاری مردم جدی گرفته شود.» (همانجا)

تأکید مجدد بر حق رئیس جمهور در انتخاب نخست وزیرآیت الله خامنه ای که همه شمشیرهای جناح چپ را برای اجبارشان در معرفی مجدد موسوی از رو بسته می دیدند، در مراسم تحلیف در مجلس شورای اسلامی نیز مجدداً بر اختیارات رئیس جمهور در این امر تأکید کرده و گفتند: «این سوگند یک سوگند شرعی است و یک سوگند جدّی است و صرف تشریفات نیست. خود قانون اساسی ابزارهای لازم برای عمل به این سوگند را مشخص کرده که اگر آن ابزارها باشند، عمل به این سوگند امکان پذیر است و الّا نه. و مهم ترین آن ابزارها چیزی است که در اصل 124 و 133 [اصول مربوط به تعیین نخست وزیر و وزرا توسط رئیس جمهور] ذکر شده است. در صورتی که رئیس‌جمهور این ابزارها را در اختیار داشته باشد، خواهد توانست به این سوگند عمل کند وگرنه این سوگند، حکم فقهی‌اش برای فقها روشن است.... من یک طلبه کوچک و یکی از شاگردان امام عزیز و بزرگوار هستم و هیچ ادعایی ندارم. اما با این ابزارها می توانم و این قدرت را دارم که این مسئولیت را انجام دهم.» (روزنامه کیهان18/7/64)

آقای هاشمی: موسوی به آیت الله خامنه ای تحمیل شدگرچه عدم تمایل آیت الله خامنه ای به انتخاب مجدد موسوی واضح بود اما به هر حال به خاطر کارشکنی ها و بدعت هایی که جناح چپ موجود در سه قوه انجام دادند (از جمله نامه به امام و یا گفتن این نکته به امام که در صورت رفتن موسوی، جبهه ها از نظر روحی تضعیف می شوند) آیت الله خامنه ای پس از فراز و نشیب های فراوان مجبور شدند تا به خاطر مصلحت نظام و در راستای تبعیت از ولی فقیه، با اکراه تمام مجدداً میرحسین موسوی را جهت نخست وزیری به مجلس معرفی نمایند.
چگونگی و روند این امر (که در دل خود ماجراهایی نظیر 99 نفر را آفرید) خود مثنوی هفتاد من کاغذ می طلبد و به امید خدا در آینده به صورت جداگانه و مفصّل به آن خواهیم پرداخت.
اما به عنوان خاتمه، می توان برخی از علل این معرفی را خلاصه وار، در مصاحبه آقای هاشمی رفسنجانی با روزنامه کیهان ملاحظه است:
«س:آیت الله خامنه ای در دوره دوم ریاست جمهوری شان نمی خواستند آقای موسوی را مطرح کنند تا این مشکل از ریشه حل شود. این را توضیح بفرمایید.
ج: همین طور است. ایشان او را قبول نداشتند و خیلی صریح هم می گفتند که قبول ندارم. ... این بحث مفصل است. ایشان می دیدند که توافق ندارند. تقریباً بر ایشان تحمیل شد.
س: یعنی حمایت حضرت امام از آقای موسوی باعث چنین کاری شد؟
ج: امام هم روی ملاحظاتی می گفتند آقای موسوی باشد.
س: ملاحظات حضرت امام را بفرمایید.
ج: از داخل مجلس جمع زیادی نامه می نوشتند و در بیرون هم این گونه منعکس می کردند. حتی افرادی از جبهه نامه نوشتند که جبهه آسیب می بیند. دوستانی که بعداً مجمع روحانیون شدند، در اطراف امام بودند. عوامل زیادی دست اندرکار بود. آیت الله خامنه ای هم تسلیم امام بودند و اگر امام نظر صریحی می دادند، ایشان تکلیفی برای خودشان قائل نبودند و می پذیرفتند. در این قضیه هم همینطور شد و پذیرفتند. البته بهتر است این گونه مسائل را از خود آقایان بپرسید. من مایل نیستم در چنین مواردی وارد شوم.» (بی پرده با هاشمی رفسنجانی،صفحه111)
و این چنین، فصلی دیگر رقم خورد از کتاب سرگذشت عده ای که ولایت فقیه را فقط تا وقتی می خواستند که برآورنده تمایلات آنان باشد و همچنین برگ درخشان دیگری افزوده شد بر کتاب عمل کسانی که گرچه تحت تهمت «عدم پیروی از ولایت فقیه» بودند، ولی به یک اشاره ولی امر، تمام تمایلات خود را زیر پا گذاشتند و به فرامین ولی گردن نهادند. آری، به درستی که «تاریخ روشنگر نسل های آینده است.» (صحیفه امام، جلد 3، صفحه 434)

 

سناریو دنباله داربیماری زندانیان اوین

پای یک زندانی درد می‌کند؛ یکی دیگر هم فشارخون دارد!
سناریو دنباله داربیماری زندانیان اوین
فضاسازی رسانه‌های بیگانه پیرامون وضعیت زندانیان فتنه 88، تناقضات گسترده‌ای را درباره وضعیت این افراد ایجاد کرده است.

 رسانه‌های حامی فتنه 88 از جرس و کلمه گرفته تا رادیو فردا و گویانیوز، در هفته های اخیر با هدف فضاسازی تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران و نامناسب نشان دادن وضعیت زندانیان فتنه، کوچکترین تحولات زندان را به عنوان خبر ویژه منتشر می‌کنند.

اگرچه این سایت‌ها تاکنون اعلام نکرده‌اند که چگونه به اطلاعات جزئی درون زندان‌ها و وضعیت دقیق افراد زندانی "دسترسی لحظه ای" دارند اما بررسی ادعاهای آن ها نیز نشان از یک پروژه تبلیغاتی و بی مبنا دارد.

در همین راستا، این رسانه‌ها که تا چند روز پیش از "پادرد" عیسی سحرخیز، یکی از مجرمان آشوب‌های سال گذشته در زندان خبر می‌دادند و تبلیغات گسترده‌ای را بر روی آن ترتیب داده بودند، امروز به نقل از پسر وی مدعی شدند که او دچار "فشار بالای خون" است!

سایت وابسته به وزیر ارشاد دولت اصلاحات هم امروز، برای کریمیان، عضو حزب منحله مشارکت به دلیل نداشتن مشکل جسمانی، مشکل روحی تراشیده و از آنچه "وضع نامناسب روحی" این مجرم نامیده، شکایت کرده است.

پوشش گسترده خبر "درد پا"، وضعیت روحی و یا سردرد برخی مجرمان در رسانه های حامی فتنه در حالی است که گفته می شود همین ادعاها نیز واقعیت ندارد و به عنوان یک رپرتاژ تبلیغاتی به منظور مظلوم‌نمایی استفاده می‌شود؛ زیرا همین افراد بعد از آنکه به بهانه بیماری‌های مختلف از زندان به مرخصی می‌آیند، فعالیت‌های سیاسی و ساختارشکنانه خود را از سر می‌گیرند و در کمتر از چند روز دیدارهای متعددی را با چهره های حامی فتنه در شهرهای مختلف تدارک می بینند.

به عنوان مثال "بهزاد نبوی" که به بهانه مشکل حاد ستون فقرات از زندان مرخصی گرفته بود، در نوروز به سفر تفریحی کیش رفت و در آنجا هم بنا به گفته برخی محافل خبری، با آقای هاشمی رفسنجانی دیدار و گفت‌وگو کرد.

"مصطفی تاج‌زاده" و "عیسی سحرخیز" هم از دیگر افرادی هستند که به بهانه بیماری از زندان مرخصی می‌گیرند و به محض آزادی، فعالیت‌های سیاسی خود را از سر می‌گیرند و حتی برخی منابع خبری از احتمال خروج آنان از کشور خبر می‌دهند.

بر همین اساس، دادستان تهران از برخورد با مجرمانی که در دوران مرخصی خود مجددا دست به اعمال مجرمانه می‌زنند، خبر داده است.

دستپاچگی مافیای قدرت و ثروت دانشگاه آزاد

گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبرگستر؛ انتشار خبر غیر شرعی خوانده شدن وقف اموال دانشگاه آزاد باعث سر درگمی مافیای دانشگاه آزاد شده است .

این مافیا که ظاهرا در برابر دستور مقام معظم رهبری کلیه اقداماتش را برای وقف اموال دانشگاه آزاد متوقف نموه بود ، با مواجهه با خبر مذکور به قدری هراسان گردیدکه مجبور شد راز بزرگ و نهفته ی خود را افشا نماید .

این راز نیز مربوط به اقداماتی مخفیانه می شود که متولیان دانشگاه آزاد با محوریت هاشمی رفسنجانی ،سید حسن مصطفوی و موسوی بجنوردی انجام داده و طی آن اقدام به جمع آوری نظرات فقهی برخی افراد پیرامون مجاز بودن وقف اموال دانشگاه آزاد کردند .

 

یاد شدگان که علیرغم تلاش فراوان با استفاده از شگرد "اخذ فتوا به نفع خود" و با توسل به ارائه اطلاعات ناقص و توجیه جهت دار علماءتنها موفق به اخذ نظر چند تن کردیدند ، مجبور شده اند که این اقدام پنهانی خود را که بر خلاف دستور مقام معظم رهبری صورت گرفته است ، آشکار و نتایج آن را برای متاثر نمودن آیت آلله آملی لاریجانی بر ملا نمایند .

اخبار واصله حاکی از آن است که مافیای مذکور در راستای مقابله با مردود شدن وقف اموال دانشگاه ازاد راهبردهای زیر را در سر لوحه کار های خود قرار دهند.

1-      رایزنی با آیت الله آملی لاریجانی وسوءاستفاده از اختلافات اخیر دولت و قوه قضائیه :

در این راهبرد تلاش می شود که خبر منتشره در مطبوعات پیرامون مردود شدن موضوع وقف شیطنتی از سوی دولت تلقی گردد تا آقای لاریجانی مجبور گردد در برابر این حرکت مطبوعاتی موضع گرفته و مسئله را کتمان نماید .

2-      ارائه مقالات حقوقی و برخی نظرات فقهی پیرامون مجاز بودن وقف اموال دانشگاه آزاد به آیت الله آملی لاریجانی :

در این راهبرد مافیای قدرت قصد دارد تا نتایج اقداماتی راکه بر خلاف نظر مقام معظم رهبری طی این مدت انجام داده است برای آیت الله آملی لاریجانی ارسال نماید . شنیده شده است مقالاتی حقوقی را همراه با چند نظر فقهی تهیه و قصد دارد تا آنها را برای رئیس قوه قضائیه که از سوی رهبر معظم انقلاب مسئولیت فقهی و حقوقی بررسی موضوع وقف دانشگاه آزاد را بر عهده دارد ، ارسال نمایند .

3-          تحریک آیت الله صادق لاریجانی برای بر گزاری مناظره فقهی وحقوقی :

این راهبرد تلاش دارد تا به هر نحو ممکن موافقت آیت الله آملی لاریجانی را برای موافقت با برگزاری مناظره بین اعضای کمیسیون فقهی وحقوقی جلب نماید تا پس از آن افرادی نظیر دکتر مهر پرور و موسوی بجنوردی با اعضای کمیسیون مذکو مناظره نمایند با این امید که بتوانند نظرا ت آنها را تغییر دهند .

4-      تغییر ریاست دانشگاه آزاد

هم اکنون اتاق فکر مافیای دانشگاه آزاد به این نتیجه رسیده است که تغییر ریاست دانشگاه آزاد می تواند به نحو شایسته ای توجه افکار عمومی رااز موضوع وقف دانشگاه آزاد منحرف نماید .

 مافیای مذکور که تاکنون از مدافعان پر وپا قرص آقای جاسبی  در ادامه تصدی مسئولیت دانشگاه آزاد محسوب می شده است با تغییر رویکردی قصد تعویض وی را دارد تا به زعم خود هم نزد افکار عمومی وجهه پیدا نموده و در ظاهر مطابق نظر مقام معظم رهبری مبنی بر ضرورت تغییر در دانشگاه آزاد حرکت نماید وهم اینکه موضوع وقف را ازکانون توجهات دور نمایند تا به این وسیله بتواند فرصت بیشتری را برای پیدا کردن راهکار مقابله با مردود اعلام شدن موضوع وقف بدست آورد.

در همین زمینه مذاکراتی با حمید میر زاده به عنوان اصلی ترین گزینه برای تصدی مسئولیت دانشگاه آزاد به عمل آمده است ولی مشار الیه تا کنون به جهت داشتن مشکلات خانوادگی از این پیشنهاد سر باز زده است .

 میر محمدی نیز گزینه دیگری برای تصدی سر پرستی دانشگاه آزاد می باشد.

5-       جنجال سازی و فضا سازی سیاسی پیرامون موضوع وقف

 با توجه به نفرت و دلزدگی مردم از بروز حوادث تلخ پس از انتخابات و تاکید افکار عمومی بر وجود آرامش وامنیت در فضای سیاسی کشور ، مافیای دانشگاه آزاد سعی دارد که به بهانه طرح موضوع وقف اموال ،تنش هایی رادر فضای سیاسی کشور ایجاد نماید با امید این که مسئولین علاقمند به حفظ آرامش کشور ، به صورت جدی وارد عرصه چالش زای تعیین تکلیف دانشگاه آزاد نشوند . در همین راستا ارائه مفالات و تحلیل های مستمر و مختلف در رسانه های همسو با مافیای مذکور در دستور کار قرار گرفته است.

6-       سیاسی جلوه دادن موضوع مخالفت با وقف

یکی دیگر از راهبردهای مافیای دانشگاه آزاد ، سیاسی جلوه دادن موضوع  مخالفت با وقف اموال دانشگاه آزاد و انتصاب آن به دولت می باشد .

به این روش مافیای مذکور می تواند از اختلاف سلائق و عقاید طبیعی دولت با دیگر قوا استفاده و حمایت قوای قضائیه و مقننه را در تقابل با این موضوع به سمت خود جلب نماید .

استفاده از این راهبرد تا حدی زیادی در گذشته نیز توانسته منویات مورد نظر مافیای مذکور را تامین نماید.

جمله خصوصی رهبر انقلاب درباره فتنه88

حضرت آقا یک جمله خصوصی فرمودند و گفتند من تاسف می‌خورم که چرا عده‌ای نمی‌خواهند بفهمند که قصه، قصه انتخابات نیست بلکه آنها به دنبال براندازی هستند و من با تمام توان در مقابل آن می‌ایستم. 

عضو مجلس خبرگان با بیان اینکه پس از حضور پرشور مردم در راهپیمایی 9 دی سال قبل بود که زمزمه تحریم‌های جدید علیه جمهوری اسلامی به گوش رسید، گفت: اینها نشان می‌دهد که دشمنان کشور امیدهای زیادی به فتنه سال قبل بسته بودند.
 
آیت‌الله سید احمد خاتمی عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان چهارشنبه شب در بیست و پنجمین محفل انس تیم‌های اضطراری و امداد درمان دوران دفاع مقدس و اعضای بسیج جامعه پزشکی که در مسجد الازهراء(س) دانشگاه شهید بهشتی تهران برگزار شد، سپاه پاسداران را ضامن بقای کشور دانست و گفت: اینکه حضرت امام(ره) فرمودند که اگر سپاه نبود، کشور نبود، یک مدال افتخاری است که تا ابد بر تارک سپاه می‌درخشد.
 
خاتمی خاطرنشان کرد: فتنه سال گذشته نیز بار دیگر این حقیقت را ثابت کرد که اگر سپاه نبود، کشور هم نبود و این بصیرت پاسداران بود که کشور را از خطر حتمی رهانید.
 
وی با بیان روایتی از پیامبر اکرم (ص) در مورد 3 نگرانی ایشان پس از خود، "گمراهی بعد از راه یافتگی " را بدترین نوع گمراهی دانست و خاطرنشان کرد: در تاریخ اسلام دو بار این گمراهی اتفاق افتاد که یکی پس از پیامبر، با کنار گذاشتن علی (ع) صورت گرفت و دیگری پس از شهادت امام موسی کاظم(ع) بود که عده‌ای پول‌پرست، منکر شهادت ایشان شده و گفتند امام کاظم(ع) غایب شده و همان امامی است که ظهور خواهد کرد و جریان واقفیه را تشکیل دادند.
 
امام جمعه موقت تهران با اشاره به پایبندی ملت ایران به ولایت فقیه گفت: هر چند در زمان رژیم گذشته همه گروه‌ها اعم از ملی‌مذهبی‌ها،‌ کمونیست‌ها و منافقین نیز در مقابله با رژیم شاه شرکت داشتند، اما طاغوت زمانی سرنگون شد که ولی فقیه در جلو و مردم پشت سر او حرکت کردند و این پایبندی به ولایت فقیه مردم تنها مربوط به پس از انقلاب و قانون اساسی نیست.
 
خاتمی با اشاره به عدم پایبندی ملی‌مذهبی‌ها و نهضت آزادی به خط امام(ره) به ذکر یک خاطره از مرحوم ربانی شیرازی پرداخت و افزود: ایشان گفتند وقتی امام(ره) در فرودگاه مهر‌آباد بودند یکی از افرادی که امروز در زندان به سر می‌برد و جزء طراحان فتنه سال گذشته است، به من گفت هر چند شما توانستید طاغوت را سرنگون کنید اما اداره کشور را بلد نیستید و ما آن را از شما خواهیم گرفت.
 
وی با تاکید بر اینکه اما ولایت فقیه توانست قدرت مدیریت خود را بر مسند بنشاند، تصریح کرد: جنگ در هر کشوری همراه با بحران است اما در طول 8 سال جنگ تحمیلی علیرغم بمباران شهرها و تهران به برکت مدیریت امام راحل(ره) کشور حتی یک روز رنگ بحران را ندید و این درحالی است که اگر هر مدیریتی غیر از ولایت فقیه بر سر کار بود کشور دچار آسیب می‌شد.
 
عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان با بیان اینکه هر چقدر ما از فتنه سال گذشته فاصله می‌گیریم عمق آن برای ما روشن‌تر می‌شود، اظهار داشت: اگر موضع استکبار را تا قبل از 9 دی سال قبل و پس از مقایسه کنید، می‌بینیم که تا قبل از 9 دی دائم حمایت از سران فتنه و اغتشاشگران را در دستور کار داشتند ولی پس از آنکه سیل خروشان ملت در این روز به میدان آمدند، لحن آنها عوض شد و از همان موقع زمزمه تحریم‌های جدید علیه ایران به گوش رسید و اینها نشان می‌دهد دشمنان کشور امیدهای زیادی به فتنه سال قبل بسته بودند.
 
خاتمی افزود: چند روز پس از انتخابات 22 خرداد، حضرت آقا یک جمله خصوصی فرمودند و گفتند من تاسف می‌خورم که چرا عده‌ای نمی‌خواهند بفهمند که قصه، قصه انتخابات نیست بلکه آنها به دنبال براندازی هستند و من با تمام توان در مقابل آن می‌ایستم.
 
وی با بیان اینکه به لطف خدا آن گمراهی که پیامبر را نگران کرده بود در بین ملت ما اتفاق نیفتاد، گفت: به همین دلیل بود که رهبر انقلاب فرمودند عموم مردم ما در این فتنه از نخبگان و خواص جلوتر رفتند و من می‌خواهم بگویم مردم حتی از برخی نخبگان حوزوی و دانشگاهی نیز پیشی گرفتند.
 
امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه مردم هیچ گاه سرسپرده جناحی نبودند و همیشه الهی عمل می‌کنند، خاطرنشان کرد: ملت ایران به موضوع ولایت فقیه فقط به عنوان یک رهبر سیاسی نگاه نمی‌کنند بلکه ایشان را یک حجت شرعی و رهبر دینی می‌دانند و با اشاره ولی فقیه است که وارد صحنه می‌شوند چرا که مردم به این درک رسیده‌اند که راه سعادت‌شان حمایت از ولایت فقیه است.
 
خاتمی نگرانی دوم پیامبر را فتنه‌های لغزنده یا مضلات‌الفتن عنوان کرد و گفت: در حقیقت فتنه به جریان باطلی گفته می‌شود که لباس حق پوشیده اما برخی فتنه‌ها عادی هستند و با اندک تحملی انسان می‌تواند به آن پی ببرد ولی برخی فتنه‌ها گمراه‌کننده ‌اند و موجب سردرگمی افراد می‌شوند که از مصادیق بارز این فتنه، 3 جریان مقابل علی (ع) بود چرا که چهره‌های سرشناس و اصحاب پیامبر در آن حضور داشتند که مردم را به اشتباه می‌انداخت.
 
وی با بیان اینکه ما تاکنون در انقلاب با 6 فتنه روبرو بودیم فتنه کمونیست‌ها، ملی‌مذهبی‌ها، بنی‌صدر و منافقین را از جمله فتنه‌هایی دانست که برخی با هزینه زیاد از سوی مردم برطرف شد، تصریح کرد: اما دو فتنه از فتنه‌های تاریخ انقلاب جزو مضلات‌الفتن یا همان فتنه‌های لغزنده بود که یکی از این فتنه‌ها، فتنه باند مهدی هاشمی بود که در متن آن شخصی قرار داشت که پیش از انقلاب به عنوان یکی از رهبران مبارزات محسوب می‌شد و تا مدت‌ها نیز مردم او را "قائم مقام رهبری و آیت حق " صدا می‌کردند اما دیدیم که خط خود را از امام(ره) جدا کرد، مایه دلخوشی بیگانگان شد و در آخرین موضع‌گیری‌هایش حتی نظام اسلامی را نامشروع اعلام کرد.
 
عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان ادامه داد: او کسی بود که در همین مجلس خبرگان قانون اساسی اعلام کرد لازم نیست رئیس‌جمهور را مردم انتخاب کنند بلکه باید رئیس‌جمهور با انتخاب ولی فقیه و تحت نظر او کار کند اما شاهد بودیم که همین شخص در آخر عمر حتی تشریفاتی‌ترین نقش را هم برای ولی فقیه قائل نبود.
 
خاتمی فتنه سال گذشته را یکی دیگر از فتنه‌های لغزنده تاریخ انقلاب دانست و گفت:‌در این فتنه کسانی به مبارزه با نظام اسلامی پرداختند که تمام آبرو وحیثیت‌شان را از امام(ره) داشتند و در انتخابات هم با القابی مانند "نخست‌وزیر امام(ره) " تا توانستند از ایشان خرج کردند. اما دیدیم که برای آرمان‌های امام(ره) که همان نظام اسلامی است، شمشیر را از رو بستند.
 
وی ادامه داد: کسانی که فریاد امام امام‌شان گوش فلک را کر می‌کرد، امروز به امیدی برای آمریکا، ‌اتحادیه اروپا و رژیم صهیونیستی درجهت براندازی نظام اسلامی تبدیل شدند اما به برکت وجود ولی فقیه بصیر این حرکت هم نتوانست مردم را به دنبال خود کشیده و از خط انقلاب منحرف کند.
 
امام جمعه موقت تهران تاکید کرد: کسانی که با مسیر ولایت همراه بودند به ساحل نجات رسیدند و آنها که از این خط مقدس بریدند، به دام شیطان افتادند.
 
خاتمی نگرانی سوم رسول خدا(ص) را شکم‌پرستی و شهرت‌پرستی دانست و گفت: این نگرانی و خطر همیشه در تاریخ اسلام بوده و این موضع ثروت‌های بادآورده که رهبر معظم انقلاب در سال 76 فرمودند، می‌بینیم که در تمام فتنه‌ها به نحوی مدیریت کرده است.
 
وی همچنین به موضوع بدحجابی در جامعه اشاره و خاطرنشان کرد: کیست که این بدحجابی افسارگسیخته را ببیند و منکر سازماندهی منظم آن شود؟ چرا که برخی برنامه‌های حساب شده در راستای همان مضلات‌الفتن در این عرصه در حال انجام است.
 
عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان با بیان اینکه این موضوع امروز برای تمام مسئولین، ‌آحاد جامعه و جوانان جای نگرانی دارد، افزود: ما هم طرفدار کار فرهنگی و اجرایی هستیم اما نباید به خاطر خوش‌آمدن این و آن و اینکه در آینده هم قدرتی داشته باشیم، دین و ارزش‌ها را فدا کنیم.
 
خاتمی با تقبیح هر گونه سکوت در برابر گناهان اظهار داشت: ‌نباید به گناهکاران چراغ سبز نشان دهیم و ا‌ز آن بدتر پول بیت‌المال را به نام هنر، به حلقوم افراد هرزه بریزیم و این را یک خطر بزرگ برای انقلاب می‌دانیم.
 
وی با بیان اینکه این موضوعات برای ما جای نگرانی دارد، راه حل آن را غیرت دینداران، عفت زنان و نیز مدیریت مسئولان کشور عنوان کرد.
 
در بیست و پنجمین محفل انس تیم‌های اضطراری و امداد درمان دوران دفاع مقدس و اعضای بسیج جامعه پزشکی، سرلشکر فیروزآبادی رییس ستاد کل نیروهای مسلح، سردار علی فضلی جانشین رییس سازمان بسیج مستضعفین، صادق محصولی وزیر رفاه، علیرضا مرندی نماینده مجلس و برخی معاونین وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی نیز حضور داشتند که حاضرین پس از برگزاری مراسم، روزه خود را افطار کردند.


وطن پرستی به شیوه سران فتنه


وطن پرستی به شیوه سران فتنه

اخباری تاسف بار از اردو گاه فتنه سبز مبنی بر انتظار و لحظه شماری برای تهاجم نظامی به نیروگاه هسته ای بوشهر در یافت شده است.

خبار تاسف بار از اردو گاه فتنه سبز مبنی بر انتظار و لحظه شماری برای تهاجم نظامی به نیروگاه هسته ای بوشهر در یافت شده است که دل هرمیهن دوست ایرانی را به درد میآورد .
در تمام محافل خاص اپوزیسیون در داخل وخارج از کشور این تحلیل قوت گرفته است که ، عکس العمل صحیح و قابل انتظار از واکنش طبیعی به تحرکات لجوجانه وخطرناک ایران در راه اندازی نیروگاه بوشهر ، تهاجم نقطه ای و کوتاه کردن دست ایران از این بازی و ماجراجویی های خطر ناک می باشد .
گفته می شود عناصر فتنه با طبیعی قلم داد کردن عکس العمل غرب ، معتقدند که تمام حوادث در پیش ناشی از ناکارآمدی دولت بوده و تاییدی است بر مواضع جنبش (فتنه) ودلیلی بر تهدید موجودیت ایران از سوی حاکمان فعلی . این آقایان راه برون رفت ازبحران موجود و فشارهای طاقت فرسای ناشی از تحریم ها وانزوای بین المللی را اصلاحات و تجدید نظر در تعامل با دنیا می دانند .
ناظران سیاسی دیدگاه ها ومواضع اخیر فتنه را و صحه گذاری بر جنایات استکبار نسبت به ملت ایران را بزرگ ترین دلیل مبنی بر هماهنگی و همدستی آنان با غرب می دانند.

مروری بر تحرکات جریان فتنه در فضای فعلی کشور

سران فتنه خیلی تلاش می کنند تا موج مرده ای را که مدتی است در بستر احتضار افتاده، با شوک درمانی احیا کنند؛ اما گویی کار از کار گذشته و این محتضر رعشه های پیش از مرگ را تجربه می کند.
به گزارش شبکه خبر بسیج دانشجویی، ناکامی سران فتنه در بازسازی حوادث انتخابات و آشوب آفرینی مجدد در 22 خرداد، آنان را بر آن داشته است تا از تمام پتانسیل خود برای تحرک دوباره بقایای فتنه سود ببرند.
اما نقش آفرینی این تحرکات به میزان اثر بخشی حرکتی است که نعش بی جان فتنه در پاسخ به شلیک تیر خلاص به خود می دهد، اما آیا این تحرک بی هدف نشانه زنده بودن است؟ آیا این آخرین لرزه ها را می توان جنبش به حساب آورد؟
همه انگیزه فتنه گران از اتخاذ مواضع گوناگون برای به اثبات رساندن این رویاست که ما هنوز زنده ایم! ما هستیم!
کروبی در مصاحبه ای با گاردین می گوید: «هم اکنون شاهد هستیم که مدام جراید حکومتی بر علیه این جنبش می نویسند و هنوز دستگیری ها ادامه دارد و دادگاه ها هم همچنان رفتارهای خود را با این متهمان ادامه می دهند، حکومت حتی از یک مراسم ترحیم که برای یک نماینده سابق مجلس برگزار شود، می ترسد و این نشان دهنده زنده بودن این جنبش است.»
اما چه کسی است که نداند این موجود سبز بد فرم جاذبه ای برای جاخوش کردن در آغوش ملت ندارد.
چه کسی به صداقت سران فتنه، رهبران اصلاحات و مدعیان هدایت موج سبز!! ایمان دارد؟
اکنون تئوریسین های فتنه خود به از هم گسستگی چیزی که به آن نام جریان را قالب کرده اند، اذعان دارند.
خاتمی در جلسه‌ای خطاب به موسوی می گوید: تو خیلی زود صدای شکست اصلاحات را در آوردی و دیگر کار ما تمام شده است، اکنون برای اینکه نشان دهیم، کم نیاورده‌ایم، مجبور هستیم تا صورت خود را با سیلی سرخ نگه داریم.
سایت ضد انقلابی «خودنویس» می نویسد: امروز بر خلاف یک سال پیش، از هم گسیختگی آشکاری در میان جبهه اپوزیسیون دیده می شود، حرکت سال گذشته اکنون در جذب دچار رخوت، ناکارآمدی و انشقاق آشکاری است. کما اینکه در این مدت نه تنها نتوانسته به ریزش آشکار در جریان حاکم دست پیدا کند که به عینه میان صفوف مخالفان حکومت هم اختلاف بارزی ایجاد شده است ما امروز مثل یک تیم فوتبال شده ایم که فرصت های خود را از دست رفته می بیند و صرفاً چشم به از دست دادن امتیاز از سوی حریف دارد.
بازبینی فعالیت های چند ماهه اخیر فتنه گران پس از طی شدن بدون جنجال سالروز 22 خرداد موید این حقیقت است که آنها چند شیوه متفاوت ابراز وجود را توامان به کار گرفته اند تا از تلفیق آنها بیشترین نتایج دلخواه را به دست آورند.

اول/ استراتژی تهاجمی
در این شیوه آنها از اهرم های متعددی برای تحت فشار قرار دادن نظام بهره گرفته یا خواهند گرفت:

1-همکاری با عوامل خارجی تحریم

عوامل فتنه با اتخاذ مواضع هماهنگ با عوامل بیرونی فتنه از جمله حمله به سپاه و بسیج به عنوان نیروهای دفاعی کشور و تلاش برای بی اعتبار نمودن آنها در اذهان ملت، همچنین تحت فشار قرار دادن دولت برای انعطاف در سیاست خارجی، گوشه ای از خیانت خود به ملت را ساماندهی می کنند.

2- القای ضعف و بحران در حکومت

«مهره تحریک» اصلاحات در جلسات مختلفی همفکران خود را به اشاعه توهم «نظام در حال پیشروی به سوی سقوط است» ترغیب کرده است. او همچنین از همفکران خود خواسته است به القاء «بحران» در جامعه دامن بزنند تا زمینه حضور اجتماعی برخی چهره های سیاسی متبوع طیف فتنه، برای – به اصطلاح - خروج از بحران فراهم شود.

3- سیاه نمایی علیه دولت

میرحسین در بیانیه ای که به مناسبت سالروز نهضت مشروطه منتشر کرده است برای چندمین بار دولت و حکومت را به هنجارشکنی هایی متهم نموده که خود، نمونه عینی آنهاست:
«امروز مشاهده علائم بازتولید استبداد و خودرایی و گریز آشکار از قانون و حاکمیت روزافزون دروغ نشان می‌دهد که راه طی شده هنوز به اهداف خود نرسیده است. ظلم و جور و خفقان چه در زمان ناصرالدین شاه باشد چه پهلوی‌ها و چه جمهوری اسلامی مردود است و در جمهوری اسلامی ظلم و ستم بدتر و سیاه تر است؛ چرا که زیر پوشش نام اسلام چنین تبهکاری‌هایی صورت می‌گیرد و همه می‌دانیم در همان اوان مشروطیت به شکل‌های مختلف بعضی از علما از جمله علامه نائینی استبداد دینی را بدترین دانستند. تجربه یک‌صد سال اخیر و آنچه در یک سال گذشته اتفاق افتاد نشان می‌دهد در میان مفاهیم کلیدی مربوط به انقلاب مشروطیت از عدالت و آزادی و حکومت قانون، مشروط کردن و مسئول کردن قدرت اهمیت سرنوشت‌سازتری دارد...»

4- بازسازی فتنه در دانشگاه

جریان فتنه قصد دارد مطالبات صنفی و برخی خواسته های مشروع دانشجویان را بهانه ای برای آشوب مجدد در دانشگاه ها در آغاز سال تحصیلی قرار داده و توهم همراهی قشر تحصیل کرده با فرقه سبز را القاء کند. آنچه از آشوب های سال گذشته در اذهان مانده است این است که همواره سردمداران اغتشاشات و اعتراضات دانشگاهی گروهی از دانشجویان اخراجی یا متعلق به گروهک غیر قانونی علامه یا اصولا آنارشیست های غیر دانشجویی بوده اند که حرمت قانون را با وسوسه دلار، معاوضه کرده اند. اکنون، پس از نمایان شدن لایه درونی فتنه، سهم دانشجویان حامی جریان فتنه افت معناداری پیدا کرده است.

5- شکایت نامه 7 نفر از محکومان اغتشاشات از مقامات امنیتی

این شکایت نامه توسط سایت ضد انقلابی جرس و با امضای محسن امین‌زاده، مصطفی تاج زاده، عبداله رمضان زاده، فیض الله عرب سرخی، محسن صفایی فراهانی، محسن میردامادی و بهـزاد نبـوی انتشار یافت.
افشاگری یک مقام امنیتی از وجوه مختلف توطئه ای که اعضای حزب مشارکت و برخی گروه ها، احزاب 2 خردادی، برخی شخصیت های سابق مملکتی و برخی آقازاده ها در صدد انجام آن بوده اند و آشوب های پس از انتخابات 88 پرده کوتاهی از آن بود- که با کمک اراذل و اوباش اجاره ای به اجرا در آمد- انگیزه این شکایت نامه و تلاشی در جهت فرار به جلو و یا به عبارتی دست پیش گرفتن برای پس نیفتادن بود.

6- به چالش کشیدن هدفمندی یارانه ها

هدفمندی یارانه ها- حرکت بزرگی که دولت های پیشین جسارت انجام آن را به خود ندادند- از سوی رهبران و حامیان فتنه سبز به بهانه ای برای زیر سوال بردن تصمیم گیری کارشناسانه دولت و انگیزه ای برای تقابل خصمانه با آن تبدیل شده است.

یک نماینده اصلاح طلب مجلس این طرح را اینگونه تفسیر می کند: «در شرایطی که تورم عارضه کلی اقتصاد است، اقدامی صورت بگیرد که به جای مهار تورم خودش باعث افزایش تورم شود این مانند این است که ما بجای بهبودی بخشیدن به وضعیت بیمار، کاری کنیم که عضو دیگر از بیمار هم از کار بیافتد و این می تواند بیمار را به سمت مرگ سوق دهد. اقتصاد بیمار ما با طرح هدفمند سازی یارانه ها به سمت نابودی و از بین رفتن حرکت می کند.»
برخی از فتنه گران از اجرای این طرح به عنوان فرصت غنیمتی برای احیای جریان مرده اصلاحات ابراز خرسندی کرده اند.
یکی از سران موثر جبهه دوم خرداد گفته است این فرصت مهم با توجه به تبعاتی که می تواند داشته باشد زمینه ساز ورود ما به مدیریت عرصه اجتماعی و نارضایتی های احتمالی در این زمینه خواهد بود.

7- ایجاد شکاف بین مراجع و رهبری

عده ای از عناصر وابسته به گروهک ملی-مذهبی در تبانی با گروهی از مجمع محققین و مدرسین تلاش جهت نفوذ به بیوت علما و مراجع جهت ایجاد شکاف میان قم و تهران را آغاز نموده اند.
آنها اعتبار و ارزش مرجعیت و ولایت فقیه را به عنوان موانع تحقق جریانات تجدید نظرطلب برشمرده و در صدد رفع آن برآمده اند.
طیف ملی مذهبی طرحی با عنوان «سیر تحول پایگاه اجتماعی مرجعیت در نیم قرن اخیر در ایران» به تصویب رسانده اند تا در پوشش این طرح مطالعاتی و پژوهشی بتوانند اعضای گروهک را به بیوت مراجع و فضلای حوزه علمیه قم نزدیک کنند و اقدامات تفرقه انگیزانه خود را با نفوذ تدریجی افکار التقاطی به انجام رسانده، مرجعیت را به عنوان اهرم بازدارندگی درمقابل رهبری علم کنند.

دوم/ استراتژی فرصت طلبانه

در این نوع مشی سیاسی، فتنه گران مترصد چالش هایی می شوند که دولت و حکومت بالاجبار با آنها مواجه شده و به جهت پرهیز از تحمیل هزینه اضافی به نظام، نیازمند اعمال عکس العمل مناسب در مقابله با آنهاست.

1- ذوق زدگی از اظهارات مشایی

محمد نوری زاده – ضد انقلاب فراری و از حامیان قسم خورده سران فتنه- به اظهارت اخیر رحیم مشایی در خصوص اولویت ایرانیت بر اسلام اشاره کرده و گفت: این اظهارات رحیم مشایی، یادآور اظهارات «حسن نزیه» است که گفت من یک ایرانی مسلمانم نه مسلمان ایرانی و همچنین یادآور اظهارات «داریوش فروهر» که گفت ایرانیت برای من اعتباری فراتر از دین دارد. بختیار هم همین نظر را داشت.
وی ادامه داد: نظرات مشایی با این افراد یکی است، ولی مشایی جرأت اظهار نظر صریح در این خصوص را ندارد.
سایت خودنویس نوشت: آنچه قابل اندیشیدن است اعلام استقلال محمود احمدی‌نژاد است. اگر چندی پیش شاهد اعلام استقلال احمدی نژاد با اما و اگر بودیم این بار محمود می‌خواهد فریاد زند که از راست سنتی عبور کرده است چرخش این بار از اسلامیت به ایرانیت است، ... دور نیست که مشایی درهای ایران را باز کند و آمریکا را نه چون دشمن که چون یار گرمابه در آغوش گیرد.

2- سوء استفاده از خبر کذب اعلام آمادگی ولایتی برای مذاکره با آمریکا

بالاترین – سایت حامی فتنه گران- با مانور بر خبر تحریف شده خبرگزاری فرانسه نوشت: «فلسفه وجودی و تنها هنری که جمهوری اسلامی به زعم خودش دارد مبارزه و دشمنی با آمریکاست و [آیت الله] خامنه ای از زمانی که به قدرت رسیده بود، حاضر نمی شد که حتی کسی فکر مذاکره با آمریکا را به مخیله اش راه بدهد، چون در این صورت جمهوری اسلامی دیگر فلسفه وجودی نداشت و پایگاه ایدئولوژیک خود را از دست می داد. همانطور که می دانید علی اکبر ولایتی یکی از مشاورین ارشد [آیت الله] خامنه ایست که در جریان سفر به سوریه گفت که ایران آماده است درباره برنامه هسته‌ای خود با آمریکا گفت‌وگو کند.»
دفتر مشاورت مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل با تکذیب خبر خبرگزاری فرانسه به نقل از علی اکبر ولایتی مبنی بر اینکه «ما آماده هستیم که با امریکا درباره برنامه هسته ای گفت‌و‌گو کنیم» اعلام کرد که این خبر توسط خبرگزاری فرانسه تحریف شده است.
دکتر ولایتی در یک کنفرانس خبری در سوریه در پاسخ به سؤال خبرنگار بی‌بی‌سی عربی در مورد اظهارات وزیر خارجه امریکا مبنی بر آمادگی کشورش برای مذاکره با ایران گفته بود: ما هیچ اعتمادی به دولت امریکا نداریم؛ زیرا این کشور رفتارهای متناقضی را از خود نشان داده است، اقداماتی را در شورای امنیت علیه ایران انجام داده و در داخل قوانینی را بر ضد ایران به تصویب رسانده است.

3- سوءاستفاده از پوشش مذهبی برای اتخاذ رویکرد سیاسی براندازانه

الف) برخی از اعضای انجمن های اسلامی دانشگاه های تهران، علامه و امیرکبیر که در آشوب های پس از انتخابات در دانشگاه های تهران نقش آفرین بودند، اخیرا به بهانه تفسیر نهج البلاغه و دعای کمیل در حسینیه بیت الزهرا گرد هم می آیند و در خصوص آخرین تحولات سیاسی جامعه رایزنی می کنند.

ب) سایت ضد انقلابی خودنویس با انتقاد از تظاهر شبکه رسا به مسلمانی نوشت: آنها از امام راحل می گویند حال آن که عده زیادی در جنبش به واسطه مخالفت با همان آرمان های آیت الله خمینی به خیابان ریختند.
اما سایت صهیونیستی بالاترین موسوی، کروبی و خاتمی را با مسعود رجوی سرکرده منافقین و رضا پهلوی سرکرده سلطنت طلبان مقایسه کرد و نوشت: برخی رسا را رسانه رسمی جنبش سبز ندانسته و پا را فراتر گذاشته و رهبری موسوی و کروبی را درون جنبش نپذیرفته اند. اکنون زمانی نیست که بتوان به نگاه جماعتی که دارای اعتقادات دینی هستند بی توجه بود. باید از مخالفان موسوی در جنبش سبز پرسید به اعتقاد شما چه کسی باید در رأس و تئوریسین جنبش باشد؟ پسر محمدرضا پهلوی یا مسعود رجوی؟ گروه های چپ پیشنهادشان چیست؟ رسانه رسمی اصلاح طلبان چه باشد، شبکه مقاومت ملی مجاهدین (منافقین) یا شبکه پارس یا رنگارنگ؟

سوم/ استراتژی مظلوم نمایانه

در این رویکرد جریان فتنه تلاش کرده است با مظلوم نمایی و القاء ظلم دولت و حکومت به منتقدین، موج های احساسی در حمایت خود بیافریند و به فریاد استعانت فتنه سبز برای تزریق حیات دوباره، پاسخ مثبت بدهد.

1- بیماری در زندان

فتنه سبز پس از ناکامی در نیرنگ بزرگ کشته سازی و رو شدن شگرد تبلیغاتی اش، اکنون به شیطنت دیگری دست زده و برای نشان دادن چهره مظلوم و معصوم از فتنه سبز و جلب توجه محافل – به اصطلاح – حقوق بشری، از وضعیت وخیم جسمی زندانیان حوادث انتخابات 88 اظهار نگرانی می کند.
جالب اینجاست که دوره بیماری متهمین صرفا محدود به دوران تحمل مجازات است و همه آنها پس از آزادی موقت صحت و سلامت را باز می یابند و برخی از آنان در کمال گستاخی به ارتکاب اتهامات پیش از دوره زندان مشغول می شوند.
هنگامه شهیدی، روزنامه نگاری است که به شش سال زندان محکوم شده است. کمپین بین اللملی حقوق بشر در ایران وضعیت جسمانی وی را اینگونه گزارش می دهد:
«هنگامه شهیدی از روزنامه نگارانی که پس از انتخابات دستگیر و راهی زندان شد، هم اکنون در حالی دوران زندان شش ساله خود را در زندان اوین سپری می کند که از بیماری قلبی، ناراحتی معده، دیسک کمر، روماتیسم عصبی و همچنین افت شدید فشار خون رنج می برد.»
کلکسیونی از بیماری ها در مدت کوتاهی گریبانگیر این متهم شده است. کدام عقل سلیمی است که باور نکند این امراض، چیزی جز کانال رهایی از مجازات و ایجاد موج انتقادی علیه جمهوری اسلامی نیستند.
مصطفی تاج زاده، بهزاد نبوی، محسن امین زاده، فیض الله عرب سرخی، حمزه کرمی و بسیاری از زندانیان سیاسی و مطبوعاتی دیگر همه در زندان به بیماری های متعددی دچار شده اند! محمد نوری‌زاد در شش ماهه زندان به عفونت ریه مبتلا شده است.
همسر عبدالله مومنی در گفت‌وگو با ادوار نیوز می گوید: مومنی به‌دلیل شرایط بد بهداشتی زندان به نوعی بیماری پوستی مبتلا شده که امکان مداوای آن در زندان وجود ندارد.
جنبش سبز چه بازوان ضعیف و مریضی را برای احقاق حقوق معطل مانده !! مردم برگزیده است.
باید پرسید این مریض های رو به موت چگونه اعتصاب غذای خشک و تر را تاب آورده اند؟

2- اعتصاب غذا

عده ای از محکومین آشوب های سال88 که نقش تعیین کننده در حوادث تلخ پس از انتخابات داشته اند به درخواست سران فتنه، برای مظلوم نمایی و جلب نظر عمومی دست به اعتصاب غذا زدند. البته از آنجا که فتنه گران در مظلوم نمایی دیگری، اذعان کرده اند که هیچ اطلاعی از درون زندان ها و وضعیت زندانیان ندارند کیفیت اعتصاب، در هاله ای از ابهام قراردارد. از طرفی اخباری از رسانه های سبز مبنی بر اینکه برخی از زندانیان اعتصاب خشک و برخی اعتصاب تر داشته اند به گوش می رسد. به نظر می رسد این فرم اعتصاب غذا بازی تبلیغاتیست که هم عواطف عمومی را جلب می کند و هم خدشه ای بر پیکر نحیف و مریض مجرمین وارد نمی کند. اعتصاب غذایی که صدایش به گوش عموم می رسد اما سند تصویری ندارد.

3- درخواست پایان اعتصاب از سوی سران فتنه

در خیمه شب بازی دیگری سران فتنه به دست و پای اعتصابیون افتاده اند و التماس کرده اند که دست از اعتصاب بردارید که جنبش! به شما نیازمند است و شما سرمایه های این مردمید و باید زنده بمانید که مردم! چشم امید به شما بسته اند و نگران!! حال شما هستند.
پرده دوم که پذیرش این تقاضا و پایان دادن به انهدام ذخیره!! جنبش است بلافاصله به اجرا در آمد و از آنجا که فتنه گران درجه دوم همه در بست غلام سران فتنه اند!! دست از اعتصاب کشیدند.
سایتهای حامی فتنه نوشتند: «پانزده زندانی سیاسی در شانزدهمین روز اعتصاب غذای خود، پس از دریافت پیام های همراهان جنبش سبز، فعالان سیاسی و کنشگران مدنی و دیگر اقشار مردم که نگران سلامت آنها بودند، اعتصاب غذای خود را شکستند.»
میر حسین نقش خود را اینگونه بازی کرده است: «آزاد مردان زندانی! همه آزادی خواهان و حق طلبان پیام شما را شنیدند و استواری شما را بر سر مطالبات انسانی و مشروع مشاهده کردند.
درود بر شما! ایستادگی شما گواه بر آن است که می توان بدن ها را به محبس کشید، اما نمی توان بر جان آن ها چیره شد.
عزیزان ملت و پیشتازان جنبش سبز! اکنون که پیام شما و خانواده های مبارزتان در سطح جهان و داخل کشور منتشر شده است، مردم نگران سلامتی شما به عنوان سرمایه های سبز کشورند. ما از همه شما درخواست می کنیم اعتصاب غذای خود را پایان دهید ...»
مهدی کروبی نیز در پیامی خطاب به اعتصاب کننده ها چنین ادای تکلیف! کرده است: من بسیار نگران تبعات این اعتصاب غذا و سلامت زندانیان هستم و از فرزندانم می‌خواهم که اعتصاب خود را بشکنند و مسئولان هم باید به خواسته‌های آنان توجه و رسیدگی کنند.

4- نامه تظلم خواهی به مراجع

پس از افشاگری آیت الله جنتی در باره یک میلیارد دلار دریافتی برخی از سران فتنه از دولت عربستان و هزینه کردن آن در اغتشاشات خیابانی سال 88، دوتن از فتنه گران با نامه نگاری به مراجع فریاد تظلم سر دادند و خود را در رده مظلومانی قلمداد کردند که برای خدمت به اسلام و انقلاب از جان خود گذشتند:
«اکنون اسوه های انقلاب و یاران صدیق مردم و خمینی و زخم خوردگان مبارزات بی امان با استعمارگران، در نهایت مظلومیت و بی پناهی، هدف تیر جان گداز و زهرآگین شیفتگان قدرت و مکنت و زراندوزان بی مروّت و عاری از همت قرار گرفته اند.»
دروغ های آشکاری که در این نامه به خورد افکار عمومی داده اند بخش اعظم این نامه را تشکیل می دهد. به عبارت دیگر شالوده این نامه دروغپردازی به شیوه ای مظلوم نمایانه است. آنچه بیش از همه مضحک به نظر می رسد اظهار نگرانی فتنه گران از مخدوش شدن چهره اسلام است:
«همانطور که مسبوق هستید، ما به علت همراهی و هم نوائی با مردم ایران در نهایت آرامش و سازش پس از انتخابات مهندسی شده 1388 که در جستجوی رأی گم شده و مخدوش گشته خود بودند، مورد چه هجمه ها، یورش ها، افتراها، تهمت ها و ناسزاها که قرار نگرفتیم. آنچه خواستند و توانستند از منابر تریبون های عمومی بدون امکان اجازه هرگونه دفاعی به ما نسبت دادند و همزمان بر مسند مدعی العموم، قاضی و مجری احکام نشستند و آن کردند که امروز نه تنها چهره نظام بلکه اصل اسلام درکشور و بخصوص در نزد جوانان مظلوم ایران خدشه دار شده است.»
آنها در ادامه گستاخی خود به سرقت هویت بزرگانی دست زده اند که هر کدام گوشه ای از تاریخ افتخارات ایران و اسلام را بر گرده خود تحمل کرده اند:
«ما را پروای آن نیست که چنین آماج ضربات بی امان بی بصیرتان قرار گیریم؛ تاریخ این دیار ستم کشیده مملو است از این نامردمی ها، از قائم مقام تا امیرکبیر که طغیان گرشان گفتند! از سید جمال الدین اسدآبادی که وابسته اش خواندند،تا ثقه الاسلام تبریزی که بر چوبه دار تزاری اش بوسه می زدند، مدرس و نیروهای مذهبی که انگلیسی اش دانستند و خمینی که ارتجاع سیاه قلمدادش کردند و صدها عزیزان دیگر از این نوع هجمه ها و افتراها در امان نبودند. آنان هدف و آماج خشم بیگانگان و دین ستیزان قرار می گرفتند، اما ما را عذاب و درد بیشتر از آن است که آماج کلوخ اندازان نظام و کسی که بیش از سه دهه بر مسند شورای نگهبان تکیه زده است، هستیم!»

5- دروغ مضحک شکنجه زندانیان

مهدی کروبی در مصاحبه اخیر خودبا گاردین آبروی نظام را برای چندمین بار این گونه معامله می کند و خط خیانتش به انقلاب را پر رنگتر می کند:
«افشاگری من در مورد کهریزک باعث شد وضعیت زندان ها خوب شود... جمهوری اسلامی اکنون منحرف شده است و توسط یک جریانی که رای مردم را به اندازه کافی ندارد قوانین زیرپا گذاشته شده است و رفتارهایی با مردم و زندانیان صورت میگیرد که در رژیم گذشته به خاطر فشارهای خارجی و افکارعمومی صورت نمی گرفت مانند این اخباری که اخیرا توسط زندانیان مبنی برفروکردن سرهاشون در توالت به جهت اعتراف گیری منتشرشده است که به خود من هم نامه هایی ارسال شده است.»
هدف از همه این رفتارهای مذبوحانه القا، تنفس دوبااره فتنه است چیزی که با هیچ تدبیر سبزی عملی نخواهد شد.

روزه بخورید اما نه مثل پارسال!

مهدی کروبی پس از یک سال سکوت در قبال افتضاحات آشوبگران در روز جهانی قدس به این افتضاحات اذعان کرد.

ماجرا از این قرار است که مهدی خزعلی- فرزند مطرود آیت الله خزعلی- اخیراً به بهانه افطار کروبی را به منزل خود دعوت می کند و ناگهان وی را پای چت و مسنجر با شماری از عناصر ضدانقلاب می نشاند. کروبی می گوید «این برنامه بدون اطلاع من ترتیب داده شده بود ولی مفید بود». کروبی در این گفت وگو با لحنی که «مذبذبین بین ذلک لا الی هولاء و لا الی هولاء» است، درباره اینکه «با حکومت سکولار موافق است با سخنان آقایان خمینی و خامنه ای که می گویند سیاست ما عین دیانت ماست» می گوید: «من خودم شخصاً طرفدار حکومت دینی هستم. به نظر من مردم حکومتی را می خواهند که قوانین دینی در آن اجرا شود زیرا اکثریت مردم مذهبی هستند ]اما[ مردم باید برای حکومت دینی یا غیردینی تصمیم بگیرند و می توانند هرگونه حکومتی را برای خود تعیین کنند.»

وی درباره ماجرای خفت باری که فتنه گران در عاشورای سال گذشته پدید آوردند و منجر به خروش ملت ایران در 3 روز بعد (9 دی 88) شد، ضمن تحریف واقعیات گفت: کسانی که به قرآن، امام حسین و عاشورا توهین کردند عواملی مشخص و سرکرده ای بودند که برای تخریب جنبش استخدام شده بودند.

این در حالی است که هم کروبی و هم موسوی از عناصر محارب و حرمت شکنی که بازداشت و بعضاً محکوم به اعدام شدند، حمایت کردند و آنها را تا حد «مردان خداجو» هم بالا بردند. دستگیرشدگان، وابستگان به بهائیت، منافقین و برخی گروهک های دیگر بودند.

کروبی در این گفت وگو نتوانست علناً خواستار تحریم راهپیمایی روز قدس شود اما در عباراتی معنادار که افتضاحات سال گذشته فتنه گران در روزه خواری، شعار علیه ملت فلسطین و به نفع رژیم صهیونیستی و شعار علیه جمهوری اسلامی را تداعی می کرد، گفت: «ما هم در راهپیمایی شرکت می کنیم، مسئله حقی است که از یک ملتی تضعیف شده است. خواهش می کنم مواظب باشید شعاری ندهید که حکومت از آن سوءاستفاده کند. دوما ممکن است از طرف خودشان بین شما نفوذی بفرستند تا فضا را تهییج کند. خواهش می کنم سایرین را دعوت به آرامش کنید. حرمت روزه را نگه دارید. خواهش می کنم، عده ای قلیل که با عذر شرعی که دارند و روزه نیستند حرمت نگاه دارند تا حکومت از آن سوژه نسازد.

یادآور می شود با افتضاحات روز قدس پارسال و سپس رویکرد مفتضحانه تر فتنه گران در روز عاشورا، ماهیت ضددینی و سرسپرده این جریان به طور کامل مشخص شد به نحوی که در 22 بهمن، فراخوان فتنه گران با بی اعتنایی مطلق ملت ایران مواجه شد و ماجرای ضرب المثل شده «دراز گوش تروا» را برای آنها رقم زد.

در افتضاح سال گذشته فتنه گران، کروبی وسط جماعت آشوبگر حاشیه ساز حضور دارد. او آن روز هنوز هیجان زده بود و ظاهراً هنوز هم با وجود آگاهی از ماهیت بی دین و ضد انقلاب آنها، حاضر نیست از این جماعت فاصله بگیرد.
یادآور می شود با توجه به خدمات بی شائبه کروبی به محافل ضد انقلاب، سایت صهیونیستی بالاترین به تازگی پیشنهاد داده که به جای «شیخ» از کروبی به عنوان «آیت الله» یاد شود اما یکی از کاربران ذیل همین پیشنهاد تصریح می کند: مدرک آیت اللهی هیچی، اما این جریان شهرام جزایری و 300 میلیون تومان چی بود؟ این همه هم که از تقلب گفتند اما حتی اسم یک صندوق را نیاوردند. آیت ا... گفتن برای کروبی میشه جوک

10 فرمان برای ادامه حیات جنبش سبز

جریان سبز پس از اینکه با ریزش شدید طرفداران مواجه شد و نتوانست آنها را برای ریختن در خیابانها بسیج کند به فعالیت های مجازی شبکه ای و تشکلهای مدنی روی آورده است. گفته می شود این تغییر منش با فشارهای محمد خاتمی صورت گرفته است.
میرحسین موسوی اخیرا در جلسه‌ای با گروه‌های ملی مذهبی راجع به لزوم سامان دادن شبکه‌های اجتماعی جنبش سبز و فعال کردن آنها برای حیات این جنبش گفت وگو کرده است.

وی در خصوص اهمیت هدایت و رهبری جنبش سبز و ایجاد پیوند مطالبات و ارزش های سیاسی شهروندان با رفتارهای اجتماعی برای تداوم جنبش سبز صحبت و ادعا کرده که در ساماندهی جدید هر مطالبه‌ای باید به رفتارهای اجتماعی تعمیم داده شود.

میرحسین عناوین طرح مانیفستی خود را چنین اعلام کرده است:
1- حداقل یک محور جهت پیشبرد و گسترش جنبش سبز باید داشته باشیم به این معنا که ما نباید خواسته‌هایمان را آنقدر بزرگ ببینیم که به آن نرسیم
2- بحث تعامل و گفت و گوی جریان‌های دلسوز ایران و پیگیری منافع ملی را داشته باشیم
3- تأکید بر قرائت رحمانی از دین داشته باشیم که حداکثر سازگاری نسبت به تمامی دیدگاه ها و عقاید را داشته باشد
4- متحول کردن جامعه و رسیدن به جامعه مدنی باید یکی از اهداف مهم باشد
5- استقرار جنبش برای رسیدن به جامعه مطلوب انجام شود
6- باید کنش مدنی به وجود آید. معترضان الگویی از جامعه مطلوب هستند و مردم باید کنش مدنی از خود بروز دهند و به صحنه آیند به این معنا که باید خود مردم به صحنه بیایند نه آنکه ما آنها را به صحنه بیاوریم
7- باید حاضر به ادامه راه و تحمل مصائب و پرداخت هزینه ها باشیم
8- دعوت و جذب مردمی که در منطقه خاکستری زیست می‌کنند. ما سفید هستیم و باید افراد خاکستری را به سوی خود جذب کنیم
9- حداکثر استفاده از اینترنت و بستر فضای مجازی
10-برگزاری جلسات سیاسی و مذهبی در خانواده ها به بهانه های مختلف

فحاشی و درگیری ضدانقلاب بر سر یک افطاری

سایت "بالاترین" در مطالب بسیاری با الفاظ رکیک، حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی را بواسطه خوش و بش با رئیس جمهور مورد خطاب قرار داده است.

خوش و بش سیدحسن خمینی با محمود احمدی‌نژاد در مراسم افطاری مسئولان نظام با رهبر معظم انقلاب، سیل توهین‌ها و اهانت‌های رکیک سایت‌های حامی میرحسین موسوی را متوجه وی کرده است.

این تصاویر به محل نزاع کاربران سایت‌های ضدانقلاب تبدیل شده است.

به عنوان مثال، سایت "بالاترین" در مطالب بسیاری با الفاظ رکیک، حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی را بواسطه خوش و بش با رئیس جمهور مورد خطاب قرار داده است.

 البته این سایت برای اینکه کمی زهر این مطالب را بگیرد، در مطلب دیگری با عنوان "لطفا بی‌خیال سیدحسن شوید" نیز آورده است که ما نباید جوگیر شویم و به هر کسی بواسطه کاری اینطور حمله کنیم؛ چرا که سیدحسن نگفته که من مدافع اپوزیسیون هستم.

با این حال یکی دیگر از کاربران بالاترین با عنوان این مطلب که "ماله‌کشی موقوف" گفته که نباید از کنار این کار به راحتی گذشت.

کاربر دیگر این سایت نیز در مطلبی آورده "خاک بر سر من ... احمق که 14 خرداد دلم برات سوخت و در دفاع از تو چند خطی نوشتم!"

فیلم دوم تاج زاده بزودی منتشر می‌شود

قسمت دیگر از سخنان مصطفی تاج‌زاده در باره واهی بودن تقلب در انتخابات ریاست جمهوری که در جمع برخی همفکران خود اظهار داشته است، منتشر می شود.

یک منبع آگاه اظهار داشت بخش دیگری از سخنان مصطفی تاج زاده بزودی در فضای رسانه ای قرار می گیرد و در این بخش نیز گفته های فیلم اول را تایید ‌کرده و بار دیگر ادعای تقلب در انتخابات را واهی می داند.

در فیلم اول، مصطفی تاج زاده خطاب به محسن صفائی فراهانی و عبدالله رمضان زاده از اعضای حزب مشارکت می گوید: برای بنده که تجربه انتخابات رو دارم می دونم که در انتخابات تقلب نشده. ممکن است که یکی دومیلیون عقب جلو شده باش ولی ما نتیجه انتخابات رو باختیم. حالا به جای 25 میلیون و 14 میلیون شده باشه 24 میلیون و 15 میلیون مثلا.



این صداوسیمای مستضعفین نیست

چرا صداوسیمای جمهوری اسلامی باید ۲ ساعت آنتن به ادعاهای مالی آقای میلیاردر بدهد؟!

حتی خود علی دایی هم باورش نمی شد که این همه برای میلیون ها پول مفت او آنتن شبکه 3 تلویزیون در اختیارش قرار گرفته باشد؛ به همین خاطر وقتی ساعت 3 بامداد در حال خداحافظی با فردوسی پور بود، با لبخندی خاص گفت: متشکرم از اینکه صداوسیما به جای نیم ساعت، 2 ساعت به من وقت داد!

ای کاش بحث فقط درباره فوتبال بود؛ مشکل اینجاست که این تریبون مفت و مجانی و چند ساعته فقط برای طلب چند صد میلیونی آقای فوتبالیست از فدراسیون فوتبال در اختیارش قرار گرفته بود و او هم با غرور خاصی در این دو ساعت از حقوق پایمال شده چند صد میلیونی اش و عدم پرداخت مالیات این پولها سخن گفت و در این میان دیگر چه اهمیتی دارد که در این کشور کسانی هستند که سفره افطار و سحرشان خالی است!

آیا واقعا آقای ضرغامی و آقای پورمحمدی(مدیر شبکه3) و فردوسی پور که به علی دایی حق دادند 2 ساعت تمام علاوه بر چند صد میلیونی که دریافت کرده، صدها میلیون دیگر هم از کارفرمایش (فدراسیون فوتبال) مطالبه کند، به کارگران و کارمندان و مستضعفان و پابرهنگان و ولی نعمتان انقلاب هم حق می دهند که نه از حقوق چند صد میلیونی بلکه از حقوق چند صد هزار و شاید چند ده هزار تومانی خود دفاع کنند؟!

آقای ضرغامی، نمی دانم چند بار این جمله امام را باید به شما یادآوری کنیم که آویزه گوشتان کنید؛ امام خمینی (ره) 25 سال پیش، همین روزها بود که خطاب به رئیس وقت سازمان صداوسیما فرمود:

"... واقع آن است که آن قدر که پابرهنه‏ها به رادیو- تلویزیون حق دارند، ما نداریم. این یک واقعیت است و تعارف نیست؛ واقع این است که آنها این نظام را درست کرده‏اند و این نهضت را به وجود آوردند؛ همین جمعیت هستند که پیروزی‌ها را به دست آوردند؛ از قشر بالا کسى در این مسئله حقى ندارد. البته ما هم در اصل مطلب شرکت داشته‏ایم، اما حق با آنهاست" ( بیانات امام راحل در جمع رئیس و معاونان صدا و سیما- 27 مرداد 1364)

متوجه هستید؟! امام حتی حق خودش برای بهره مندی از تریبون صداوسیما را کمتر از مستضعفان و پابرهنگان می دانست، آنوقت شما 2 ساعت به علی دایی برای دعوای چند صدمیلیونی اش تریبون یکی از پرمخاطب ترین برنامه های صداوسیما را میدهید؟! و حتی دعای کمیل را هم حذف میکنید تا مبادا آقای میلیاردر از شما ناراحت شود؟! حتی کار را به جایی می رسانید که فردوسی پور با لحنی حق به جانب از شما بخواهد برنامه های سحر را محدود کنید تا مبادا از ثواب پس گرفتن حق چند صدمیلیونی یک کارگر ساده (علی دایی) از کارفرمایش (فدراسیون فوتبال) اندکی کاسته شود!

آقای ضرغامی، آقای پورمحمدی، آقای فردوسی پور و مدیران صداوسیما!
درد دل پابرهنه ها و مستضعفینی که هیچ تریبون یا حنجره پولادینی برای شنیده شدن صدایشان ندارند، زیاد است اما این 2 جمله را هم باید آویزه گوشتان کنید:

1- " آمارها نشان می‌دهد که درصد بینندگان تلویزیون و شنوندگان رادیو در این چند سال خیلی خوب افزایش پیدا کرده است... این کار نباید هدف باشد، بلکه باید ببینید تاثیر این برنامه در مخاطب چیست" (امام خمینی (ره)

2- " اگر شما برنامه‌ای را برای این آوردید که اینجا خالی است، از شنوندگان عذرخواهی کنید و بگویید: شنوندگان! متأسفانه به مدت این یک ساعت، برنامه مناسب شما پیدا نکرده‌ایم؛ این یک ساعت تعطیل. این، خیلی بهتر و پرجاذبه‌تر و منصفانه‌تر است. بعضی از فیلم‌ها و برنامه ها ساخته و نشان داده می‌شود که بی‌محتواست... اینها را پخش نکنید حتی تولید نکنید". (7 مرداد 69 امام خمینی(ره)