باند مهاجرانی و جرس در کنار زد و بند با سازمان های جاسوسی سیا و موساد و اینتلیجنس سرویس و همکاری نزدیک با جریان های سلطنت طلب، لائیک و ضد دین، مارکسیست های سابق و بهائیت، تظاهر به دفاع از روحانیت و مرجعیت می کردند.
گزارش شبکه ایران،همکار اجاره ای و فراری روزنامه های زنجیره ای ضمن درج یک تملق بلندبالا برای محسن کدیور، از وی در برابر انتقادات یک ضدانقلاب دفاع کرد.
این ضدانقلاب افراطی کدیور و مهاجرانی را افرادی فرصت طلب و زراندوز معرفی کرده و خطاب به «ا-ن» نوشته بود «]...[ جان! جمهوری اسلامی که نباشد برای ما یک کافه باحالی در دربند هست که آبجوی تگری بنوشیم. نقش نویسنده یک چیز است و سیاستمدار از نوع اصلاح طلب یک چیز دیگر. اهل سیاست ]مهاجرانی و امثال او [ شیرینی یک ویلای لواسان و مهمان فلان کارخانه و حقوق و مزایا زیر دندانشان مانده». در پاسخ وی، «ا-ن» طنزنویس فراری که اکنون برای مهاجرانی و کدیور می نویسد، در سایت جرس (وابسته به مهاجرانی و کدیور) تضمین داد که با وجود امثال کدیور می توان آبجو خورد!
«ا-ن» با دفاع از هویدا نخست وزیر بهایی و فاسد رژیم پهلوی که علی القاعده با مجوز مهاجرانی و کدیور صورت گرفته می نویسد: ای کاش واقعیت به همین سادگی بود که تو می گویی تا من هم به قول تو می توانستم به همان آبجوی شمس کافه دربند و یک جامعه باز دل خوش کنم. اما صدتا مثل کافه دربند بود که همه را من و تو و گنجی و سازگارا و هویدا و فدایی و مجاهد و نوری علا و نوری زاده بستیم. اما حالا همه آنها سفیل و سرگردان مانده اند که چه کنند تا برگردند و لابد می دانی یک روز به ترکیه یا امارات رفتن برای جرعه ای زندگی نوشیدن یا مویی به آفتاب نشان دادن راحت تر است تا حرف از حق و حقیقت زدن در دربند. برادر من انگار یادمان رفته در اعدام هویدای با عرضه شریف روشنفکر همدست استبداد، همه ما شریک چریک بودیم. مجاهدین و فدائیان و این خیل عظیم جمهوری خواهان همه شان فریاد می زدند اعدام باید گردد.
وی با انتقاد از ضد انقلاب که از کدیور به خاطر داشتن لباس آخوندی دل خوشی ندارد، در توضیح دلیل این مسافر تل آویو می افزاید: « از نظر من متفکر روحانیون را باید اعدام کرد» یک تفکر احمقانه دیوانه هایی مثل فتح الله منوچهرافروز فولادوند است. جدا از آنچه من فکر می کنم، جامعه ایران به روحانیت احترام می گذارد و هرگز حاضر نیست از اعتقادات دینی و در بسیاری از موارد شیعی خود یک ذره پا عقب بگذارد و بخش وسیعی از مردم اتفاقاً با دین و خدا و امام حسین و حضرت علی بسیار حال می کنند و به نظر من هرگز در هیچ زمانی معتقدان به بی خدایی در ایران به ده درصد جامعه ایران هم نمی رسند و نمی رسیدند، حتی در روزگار رضاخان و پس از رفتن او. روحانیت شیعه هرگز از بین رفتنی نیست. این را توجه کنیم که روحانیت در هیچ حالتی نه مرده است و نه می میرد. خوب حالا چه کنیم؟ من با روحانی زندگی کرده ام. اوایل انقلاب 20 نفر از دانشجویان شیراز تصمیم گرفتیم آخوند شویم، یکی شان کدیور بود. یکی دیگر مجید محمدی ]همکار فعلی رادیو فردا[. من با صدها آخوند خوب و بد زندگی کرده ام. از آخوندی که متخصص پازولینی است می شناسم تا آخوندی که به من پول می داد و با پولش می رفتم رمان های زولا و مارکز و فوئنتس را می خریدم، تا روحانی تهیه کننده سینما و تا یوسفی اشکوری. اول روحانیت از بین نمی رود سوم اینکه مردم ایران اعتقادات دینی دارند و از این اعتقادات تا پای جانشان دفاع می کنند. خب اگر می توانی ثابت کن من غلط می گویم وگرنه بپذیر که ما مجبوریم از آن تصور تخیلی و توهم ناشی از عدم مواجهه با جامعه حقیقی ایران دست برداریم».
ادامه مطلب ...در دیدار یک گروه سرمایه گذرای خارجی با مرد خاکستری، نحوه همکاری های متقابل مورد بررسی قرار گرفته است
دردیدار یک گروه سرمایه گذرای خارجی با مرد خاکستری اصلاحات،نحوه همکاری و جذب حمایت برخی کمک های خارج از کشور مورد بررسی قرار گرفته است.
به گزارش«جوان آنلاین»، چندی پیش گروهی از سرمایه داران یکی از کشورهای همسایه شمالی به هنگام حضور در تهران با مرد خاکستری دیداری داشتند.
گفته می شود در این جلسه موضوعات مختلفی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و کمبود اعتبارات مالی برای پرحجم ساختن فعالیت های جریان فتنه از سوی مرد خاکستری اصلاحات مطرح شده است.درهمین زمینه این سرمایه گذاران خارجی به مرد خاکستری اصلاحات پیشنهاد داده اند که مجموعه نیروهای اصلاح طلب با تاسیس چند شرکت به فعالیت های هدفمند اقتصادی روی آورده و نگرانی خاصی بابت کمک های مالی در این زمینه نداشته باشند.
همچنین این افراد تصریح کرده اند که حاضرند برای راه اندازی شبکه ماهواره ای همکاری ها و کمک های لازم مالی در این زمینه را تقبل کنند.
چهره های ارشد جریان اصلاحات و جریان فتنه شب گذشته در منزل سید محمد خاتمی دورهم گرد آمدند.
چهره های ارشد جریان اصلاحات و جریان فتنه شب گذشته در منزل سید محمد خاتمی دورهم گرد آمدند.
به گزارش«جوان آنلاین»،این گردهمایی که به بهانه برگزاری هیات به شکل کاملا محفلی برگزار شده بود،پس از پایان مراسم شاهد گفت و گو های طولانی میان حاضرین بود.
گفته می شود در این مراسم که از ساعت 20 شب گذشته آغاز شد،میرحسین موسوی ،مهدی کروبی، برادران انصاری،شیخ یوسف صانعی،جمیله کدیور،شیخ قدرت علیخانی،هادی غفاری،مرعشی،موسوی لاری،نوروزی،قنبری،هاشمی و...در مراسم مزبور حضور داشته و به بررسی شرایط سیاسی کشور پرداخته اند.اخبار تکمیلی در مورد این محفل به زودی منتشر می شود.
میرحسین مدعی شد تهمت های سیاسی و اخلاقی و اجتماعی نیز به شیوه دولتی ها افزوده شده است.
به گزارش شبکه ایران،میرحسین موسوی که سال گذشته انواع و اقسام دروغ ها را به مسئولان دولتی نسبت داد و هنوز رای گیری در ساعات پایانی روز22 خرداد به پایان نرسیده بود بر اساس توهمات ذهنی و اخبار دروغ اطرافیان خود دچار خود بزرگ بینی شده و ساعت10 شب22 خرداد سال88 خود را رئیس جمهور منتخب مردم اعلام کرد و گفت: اگر فردا مرا به عنوان رئیس جمهور اعلام نکنند معلوم است در انتخابات تقلب شده است و با این ادعای دروغ خود باعث فریب تعدادی از مردم شده و به جان و مال مردم و حیثیت کشور و نظام در داخل و خارج لطمات جدی وارد کرد و سرانجام هم نتوانست یک مورد از ادعاهای دروغ خود را به اثبات برساند در دیداری که تعدادی از اساتید دانشگاه که از همفکران او هستند به طور یک طرفه به تحلیل مسائل روز پرداخت و درباره مذمت دروغگویی سخنرانی مفصلی کرد.
میرحسین موسوی که سراینده دروغ بزرگ سال88 بود در این دیدار گفت: ابعاد گسترده دروغ در میان دولتی ها به افسانه سازی و خلق توطئه های من درآوردی و عجیب وغریب منتهی شده است.
میرحسین مدعی شد تهمت های سیاسی و اخلاقی و اجتماعی نیز به شیوه دولتی ها افزوده شده است.
وی سپس به تمسخر قوه قضائیه پرداخت و با سوء استفاده از نجابت دستگاه قضائی گفت: دشمنام و تهمت از نظر شرعی و قانونی کیفر سنگینی دارد و لابد مسئولان قضائی خواهند گفت قوه قضائیه ما مستقل ترین و بی طرف ترین دستگاه قضائی جهان است.
موسوی دروغگویی در این جلسه را نیز فراموش نکرد و بدون ذکر مصداق مدعی شد یک زن به خاطر تسلیت گفتن به خانواده یکی از شهدای عاشورا (همان عناصر خداجویی که موسوی ادعا می کرد) به شش سال زندان محکوم شده است.
مجمع روحانیون مبارز در واکنش به مطالب مندرج در یک روزنامه، اعضای خود را یاران "صمیمی و نزدیک امام" نامیده و ضمن تمجید از سران این حزب سیاسی، به دفاع از رویکرد جنجالی سال گذشته خود پرداخته است.
به گزارش شبکه ایران، این مجمع در بیانیهای که خطاب به روزنامه جوان منتشر کرده، بدون اشاره به مواضع و اقدامات خود در حمایت از فتنه 88 که با اعتراضات مختلفی مواجه شد، نوشته است: "سال گذشته، مجمع روحانیون مبارز که از یادگارهای حضرت امام خمینی(س) و از تشکل های مهم و اثر گذار روحانی و انقلابی در طی سه دهه گذشته بوده است و نیز شخصیت های برجسته آن از جمله حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای خاتمی و حضرت آیتالله سید محمد خوئینی دادستان و امیرالحاج منتخب حضرت امام کراراً مورد اهانت، اتهام و تعرض قرار گرفته اند."
این حزب سیاسی در ادامه نوشته است: "با کمال تعجب روزنامه جوان مورخ 89/4/16 در صفحه اول با عصبانیت و سراسیمگی خاصی به پریشان گویی افتاد و با تکرار اتهامات واهی و هتاکی علیه مجمع عملاً به دفاع از منافقین برخواست و به شیوه گفتاری و نوشتاری آنان مقاله ای با عنوان « پارادوکس های مجمع روحانیون مبارز در فاز جدید » منتشر نمود."
مجمع روحانیون در ادامه هدف محمد خاتمی را که از او به عنوان یکی از متهمان اصلی فتنه 88 نام برده شده، "اتحاد و همبستگی ملی" دانسته و مواضع او را معتدل خوانده است: "نکته مهم و قابل تأمل این که سایت و روزنامه مذکور از این که مجمع و خصوصاً رئیس محترم شورای مرکزی مجمع حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای خاتمی دارای مواضع معتدل هستند و برای آرامش و اتحاد و همبستگی ملی تلاش می کنند به شدت برافروخته و عصبانی شده است گویا موجودیت و یا منافع دست اندرکاران این رسانه ها در تشدید اختلافات و تشنج در کشور است."
اما ادعای نزدیکی به امام در حالی از سوی مجمع روحانیون سیاسی مطرح شده که فعالان سیاسی معتقدند اقدامات ساختارشکنانه این مجمع در سال گذشته، یکی از عوامل موثر در آشوبهای خیابانی سال گذشته بود.
به عنوان مثال، با وجود تاکید مستقیم حضرت امام مبنی بر خودداری از تجمعات و راهپیماییهای بدون مجوز و لزوم برخورد همه مسئولان و مردم با این مساله، عامل اصلی ایجاد آشوب شب 30 خرداد سال گذشته که منجر به کشته و زخمی شدن ده ها تن از مردم شد، مجمع روحانیون مبارز شناخته شد.
این گروه سیاسی همچنین در برابر شعارهای انحرافی جریان مطلوب خود نظیر "نه غزه، نه لبنان" و "جمهوری ایرانی" که حمله به دستاوردهای امام ارزیابی شد، حمایت کرد و حاضر به محکوم کردن این شعارها و اقدامات نشد. نقش علی اکبر محتشمی پور، از اعضای مجمع روحانیون، در این باره بارز بود.
اعضای این مجمع حتی در جریان هتک حرمت عکس بنیانگذار جمهوری اسلامی هم نه تنها این اقدام را محکوم نکردند، بلکه به حمایت از توهین کنندگان پرداختند.
علاوه بر محمد خاتمی که به عنوان یکی از سران فتنه شناخته شده است، موسوی خوئینی ها، علی اکبر محتشمی پور، موسوی لاری و موسوی بجنوردی از دیگر اعضای خبرساز مجمع روحانیون هستند که از زمان آغاز فتنه 88 جلسات پنهانی مختلفی برگزار کرده اند.
یکی از اعضای این مجمع به "مرد خاکستری اصلاحات" معروف شده است.
گفتنی است روزنامه جوان چند روز پیش، مطلبی را درباره برنامههای جدید اعضای مجمع روحانیون برای احیای آشوبهای خیابانی منتشر کرده بود.
عفت مرعشی همسر آقای هاشمی رفسنجانی و فاطمه هاشمی دخترش برای ملاقات با مهدی هاشمی به دوبی سفر کردند.
به گزارش رجانیوز، این سفر در حالی امروز (چهارشنبه) انجام شد که سارا لاهوتی دختر فاطمه هاشمی و عماد هاشمی فرزند محسن هاشمی نیز در دوبی بهسر میبرند. نفیسه اشراقی و فرزندش زهرا هم پیش از این به دوبی سفر کردهاند.
تعدادی از اعضای این خانواده در دوبی دارای منزل مسکونی هستند و برخی دیگر نیز مترصد خرید منزل در دوبی هستند.
مهدی هاشمی از مرداد ماه سال گذشته از کشور خارج شده و توجهی به احضار مقامات قضایی مبنی بر بازگشت به کشور نکرده است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام سال گذشته هدف از سفر مهدی هاشمی به خارج از کشور را ادامه تحصیلات تکمیلی عنوان کرد اما بهنظر میرسد مهدی هاشمی بهطور مرتب به دوبی و برخی کشورهای مختلف سفر میکند.
در ایام تعطیلات نوروز قرار بود که مهدی هاشمی با هواپیمای حامل خانواده خود به کشور بازگردانده شود اما با افشای این برنامه در رجانیوز، پروژه ناتمام ماند.
مهدی هاشمی بهتازگی در مونیخ نیز با محمدرضا خاتمی ملاقات کرد که پس از انتشار این خبر، خاتمی با دستپاچگی رجانیوز را به دروغگویی متهم کرد. با این حال، وی توضیح نداد که در صورت کذب بودن این خبر چرا علیه رجانیوز شکایت حقوقی نمیکند.
. پاسخ قاطع امام (ره) به آقای منتظری پیرامون تحلیل های غلط درباره جنگ تحمیلی:
آقای منتظری در دهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن ماه 67 که با مراجعه به روزنامه کیهان 23 بهمن ماه 67 (تحت مدیریت محمد خاتمی) قابل رویت است و مشخص نیست چرا در خاطرات خود آقای منتظری ثبت نشده است، می گوید: «دشمنان ما که این جنگ را تحمیل کردند، آنها پیروز از کار آمدند! چقدر نیرو از ایران و از دست ما رفت و چقدر جوانهای را از دست دادیم... ببینیم اگر اشتباهی کرده ایم، اینها توبه دارد و اقلا متنبه شویم که بعدا تکرار نکنیم... باید بفهمیم اشتباه کرده ایم و بعد بگوییم: خدایا و ای ملت ایران! ما اینجا اشتباه کرده ایم... چقدر در این مدت شعارهایی دادیم که غلط بود و خیلی از آنها ما را در دنیا منزوی کرد و مردم دنیا را به ما بدبین کرد.»
اما دقیقا 11 روز بعد از ایراد این سخنان از سوی قائم مقام رهبری که موجی از یاس و اندوه را در میان رزمندگان در جبهه ها و خانواده های شهدا پدید آورد، امام خمینی(ره) در پیام جاوادنه خود خطاب به روحانیون و طلاب که امروز از آن به عنوان منشور روحانیت یاد می شود، می فرمایند:
«جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنى نیست، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود، جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگى وجود دارد. چه کوتهنظرند آنهایى که خیال مىکنند چون ما در جبهه به آرمان نهایى نرسیدهایم، پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگى و صلابت بی فایده است! در حالى که صداى اسلامخواهى افریقا از جنگ هشت سالهی ماست، علاقه به اسلامشناسى مردم در امریکا و اروپا و آسیا و افریقا یعنى در کل جهان از جنگ هشت سالهی ماست.
من در اینجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیلهاى غلط این روزها رسماً معذرت مىخواهم و از خداوند مىخواهم مرا در کنار شهداى جنگ تحمیلى بپذیرد. ما در جنگ براى یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستى مگر فراموش کردهایم که ما براى اداى تکلیف جنگیدهایم و نتیجه فرع آن بوده است؟ ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفهی خود عمل نمود. و خوشا به حال آنان که تا لحظهی آخر هم تردید ننمودند، آن ساعتى هم که مصلحت بقاى انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفهی خود عمل کرده است، آیا از اینکه به وظیفهی خود عمل کرده است نگران باشد؟ نباید براى رضایت چند لیبرال خود فروخته در اظهارنظرها و ابراز عقیدهها به گونهاى غلط عمل کنیم که حزب اللّه عزیز احساس کند جمهورى اسلامى دارد از مواضع اصولىاش عدول مىکند. تحلیل این مطلب که جمهورى اسلامى ایران چیزى به دست نیاورده و یا ناموفق بوده است، آیا جز به سستى نظام و سلب اعتماد مردم منجر نمىشود؟! تأخیر در رسیدن به همهی اهداف دلیل نمىشود که ما از اصول خود عدول کنیم. همهی ما مأمور به اداى تکلیف و وظیفهایم نه مأمور به نتیجه. اگر همهی انبیا و معصومین ـ علیهم السلام ـ در زمان و مکان خود مکلف به نتیجه بودند، هرگز نمىبایست از فضاى بیشتر از توانایى عمل خود فراتر بروند و سخن بگویند و از اهداف کلى و بلند مدتى که هرگز در حیات ظاهرى آنان جامهی عمل نپوشیده است ذکرى به میان آورند. در حالى که به لطف خداوند بزرگ، ملت ما توانسته است در اکثر زمینههایى که شعار داده است به موفقیت نایل شود. ما شعار سرنگونى رژیم شاه را در عمل نظاره کردهایم، ما شعار آزادى و استقلال را به عمل خود زینت بخشیدهایم، ما شعار «مرگ بر امریکا» را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمان در تسخیر لانهی فساد و جاسوسى امریکا تماشا کردهایم، ما همهی شعارهایمان را با عمل محک زدهایم. البته معترفیم که در مسیر عمل، موانع زیادى به وجود آمده است که مجبور شدهایم روشها و تاکتیکها را عوض نماییم. ما چرا خودمان و ملت و مسئولین کشورمان را دست کم بگیریم و همهی عقل و تدبیر امور را در تفکر دیگران خلاصه کنیم؟»
2. هشدار به خطر القائات روحانى نماها و تجربهی تلخ روى کار آمدن انقلابىنماها:
یکی دیگر از قسمت های مورد حذف پیام منشور روحانیت امام(ره) توسط سایت موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره)، هشدارهای امام خمینی(ره) نسبت به القائات روحانی نماها، مدقس مآبان، و تجربهی تلخ روى کار آمدن انقلابى نماها و به ظاهر عقلاى قوم است. امام(ره) در این باره می فرمایند:
«من به طلاب عزیز هشدار مىدهم که علاوه بر اینکه باید مواظب القائات روحانى نماها و مقدسمآبها باشند، از تجربهی تلخ روى کار آمدن انقلابى نماها و به ظاهر عقلاى قوم که هرگز با اصول و اهداف روحانیت آشتى نکردهاند عبرت بگیرند که مبادا گذشتهی تفکر و خیانت آنان فراموش و دلسوزیهاى بیمورد و سادهاندیشیها سبب مراجعت آنان به پستهاى کلیدى و سرنوشتساز نظام شود.»
3. تاکید بر اشتباه بودن سپردن پستها در ابتدای انقلاب به افرادی که عقیده به اسلام ناب نداشتهاند:
امام(ره) در این باره در پیام منشور روحانیت می نویسند:
«من امروز بعد از ده سال از پیروزى انقلاب اسلامى همچون گذشته اعتراف مىکنم که بعضی تصمیمات اول انقلاب در سپردن پستها و امور مهمهی کشور به گروهى که عقیدهی خالص و واقعى به اسلام ناب محمدى نداشتهاند، اشتباهى بوده است که تلخى آثار آن به راحتى از میان نمىرود، گر چه در آن موقع هم من شخصاً مایل به روى کار آمدن آنان نبودم ولى با صلاحدید و تأیید دوستان قبول نمودم و الآن هم سخت معتقدم که آنان به چیزى کمتر از انحراف انقلاب از تمامى اصولش و هر حرکت به سوى امریکاى جهانخوار قناعت نمىکنند، در حالى که در کارهاى دیگر نیز جز حرف و ادعا هنرى ندارند. امروز هیچ تأسفى نمىخوریم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اول هم نبودهاند.»
4. تاکید بر عدم بدهکاری انقلاب به احزاب و خطر همیشگی لیبرالها:
اما شاید یکی دیگر از مهم ترین قسمت های پیام تاریخی منشور روحانیت امام (ره) که به مذاق مدیران سایت موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) خوش نیامده است، هشدارها و انذارهای رهبر کبیر انقلاب نسبت به جریانات انحرافی به خصوص لیبرالها است. امام (ره) در این باره در منشور روحانیت مینویسند:
«انقلاب به هیچ گروهى بدهکارى ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهاى فراوان خود را به گروهها و لیبرالها مىخوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه براى پذیرفتن همهی کسانى که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولى نه به قیمت طلبکارى آنان از همهی اصول، که چرا مرگ بر امریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جارى مىکنید؟ چرا شعار نه شرقى و نه غربى دادهاید؟ چرا لانهی جاسوسى را اشغال کردهایم و صدها چراى دیگر. و نکتهی مهم در این رابطه اینکه نباید تحت تأثیر ترحمهاى بیجا و بیمورد نسبت به دشمنان خدا و مخالفین و متخلفین نظام، به گونهاى تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهى زیر سئوال بروند. من بعض از این موارد را نه تنها به سود کشور نمىدانم که معتقدم دشمنان از آن بهره مىبرند، من به آنهایى که دستشان به رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات مىرسد و چه بسا حرفهاى دیگران را مىزنند صریحاً اعلام مىکنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها بیفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بىپناه را از بین ببرند، تا من هستم از اصول نه شرقى و نه غربى عدول نخواهم کرد، تا من هستم دست ایادى امریکا و شوروى را در تمام زمینهها کوتاه مىکنم و اطمینان کامل دارم که تمامى مردم در اصول همچون گذشته پشتیبان نظام و انقلاب اسلامى خود هستند که علاوه بر دهها و صدها صحنهی اعلام حضور و آمادگى خود امسال نیز در راهپیمایى 22 بهمن حقیقت آمادگى کامل خویش را به جهانیان نشان دادند و واقعاً دشمنان انقلاب را شگفت زده کردند که تا کجا حاضر به فداکارىاند. من در اینجا خود را شرمنده و کوچکتر از آن مىدانم که زبان به وصف و تقدیر از آنان بگشایم. خداوند پاداش عظیم اینهمه اخلاص و رشد و بندگى را خواهد داد ولى به آنان که ناآگاهانه مردم شریف و عزیز ما را متهم به رویگردانى از اصول و انقلاب و روحانیت مىکنند سفارش و نصیحت مىکنم که در گفتار و کلمات و نوشتهها با دقت و مطالعه عمل کنند و برداشتها و تصورات نابجاى خود را به حساب انقلاب و مردم نگذارند.»
5. هشدار نسبت به روحانی نماهایی که استکبار آنان را تا حد مرجعیت تقویت می کند:
از دیگر قسمت های حذف شده از منشور روحانیت امام (ره) توسط سایت مورد اشاره، هشدار امام نسبت به پدیده مرجع تقلید سازی توسط دشمنان اسلام و انقلاب است. نکته ای که می توان به نیکی دریافت چرا سایت مذکور ترجیح داده آن را از کلام امام (ره) حذف نماید. امام (ره) در این باره در منشور روحانیت می نویسند:
«آیا ایادى استکبار، روحانى نماهایى را که تا حد مرجعیت تقویت نموده است، فرد دیگرى را بر حوزهها حاکم نمىکنند؟ و یا آنها که در توفان پانزده سال مبارزه قبل از انقلاب و ده سال حوادث کمرشکن بعد از انقلاب نه غصهی مبارزه و نه غم جنگ و اداره کشور را خوردهاند و نه از شهادت عزیزان متأثر شدهاند و با خیالى راحت و آسوده به درس و مباحثه سرگرم بودهاند مىتوانند در آینده پشتوانهی انقلاب اسلامى باشند؟»
6. تاکید بر فقه سنتی و اجتهاد جواهری:
امام(ره) در این باره می فرمایند:
«اینجانب معتقد به فقه سنتى و اجتهاد جواهرى هستم و تخلف از آن را جایز نمىدانم. اجتهاد به همان سبک صحیح است ولى این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست، زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند.»
7. هشدار نسبت به تحلیل های غلط در آینده نسبت به اقدامات صحیح انقلابی:
بنیانگذار کبیر انقلاب در بخش دیگری از منشور روحانیت تاکید می کنند:
« ترس من این است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسى قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتواى اسلامى و حکم اعدام سلمان رشدى مطابق اصول و قوانین دیپلماسى بوده است یا خیر؟ و نتیجهگیرى کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتى داشته است و بازار مشترک و کشورهاى غربى علیه ما موضع گرفتهاند، پس باید خامى نکنیم و از کنار اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم! خلاصهی کلام اینکه ما باید بدون توجه به غرب حیلهگر و شرق متجاوز و فارغ از دیپلماسى حاکم بر جهان در صدد تحقق فقه عملى اسلام برآییم و الاّ مادامى که فقه در کتابها و سینهی علما مستور بماند، ضررى متوجه جهانخواران نیست و روحانیت تا در همهی مسائل و مشکلات حضور فعال نداشته باشد، نمىتواند درک کند که اجتهاد مصطلح براى ادارهی جامعه کافى نیست.»
شاید آن روزی که سید حسن دست به قلم شد و در نامهای سرگشاده به ضرغامی، از پخش مستند شاخص انتقاد کرد و آن را "غیر صادقانه و تحریفآمیز" خواند و با استناد به برخی "شنیدهها"ی خود، پخش این مستند را در راستای تخریب چهره امام(ره) دانست، میشد پیش بینی کرد روزی خواهد رسید که رسانه رسمی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) با مدیریت او به سانسور مواضع ثبت شده امام(ره) اقدام کند.
به گزارش رجانیوز، سایت خبری مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) زیر نظر برادران انصاری اداره میشود، به بهانه دفاع از آرمانهای امام(ره)، مواضع اصیل و ناب ایشان را تحریف و سانسور کرد.
این سایت در نوشتهای با عنوان "متن کامل منشور برادری امام خمینی (ره)"، به انتشار متن "منشور روحانیت امام خمینی(ره)" پرداخته است و اسف بارتر از همه آنکه نه تنها در این خبر از انتشار متن «کامل» منشور روحانیت خودداری شده است، بلکه مهم ترین قسمت های این پیام تاریخی که در پاسخ به مواضع سال 67 آقای منتظری و هم چنین اشارات امام نسبت به خطرات جریان "روحانینما و مقدس مآب"، "خطر مرجعسازی توسط دشمنان انقلاب برای مقابله با انقلاب"، "خطر بازگشت انقلابی نماها و به ظاهر عقلای قوم به پست های کلیدی و سرنوشت ساز نظام"، "خطرات و مضرات لیبرال ها و تأکید امام بر اجازه ندادن به آنها برای بازگشت به امور کشور"، "بدهکار نبودن انقلاب به هیچ یک از احزاب و گروهها"، "تأکید امام بر فقه سنتی و اجتهاد جواهری" و... سانسور و حذف کامل شده است.
متن کامل و بدون سانسور منشور روحانیت امام(ره) در جلد 21 از صحیفه امام(ره)، صفحه 273 الی 293 قابل رؤیت است اما این سایت با انتشار 11 صفحه نخست آن، از انتشار 10 صفحه باقی مانده این پیام تاریخی خودداری کرده است. این در حالی است که بسیاری از مواضع تاریخی و کلیدی امام خمینی(ره) در طول حیات پر برکتشان تنها یک بار و آن هم در بخش های مورد سانسور این سایت خبری، اعلام شده است.
انتشار مجموعه 22 جلدی صحیفه امام (ره) در زمان حیات مرحوم سید احمد خمینی(ره)، یکی از بزرگترین الطاف الهی در راستای حفظ و نشر آثار امام راحل است چرا که در غیر این صورت، بسیاری از مواضع اصیل و ناب ایشان، بهواسطه افراطی گری های مسئولین موسسه مذکور پس از فوت حاج احمد خمینی، برای همیشه از تاریخ انقلاب حذف می شد.
تعداد قابل توجهی از گردانندگان سایت جماران، روزنامه نگاران دوم خردادی هستند.
با توجه به هجمههای بیسابقه علیه شخصیت جاودان و اندیشه ناب خمینی کبیر طی سالهای اخیر، بهخصوص یک سال گذشته از سوی جریان نفاق و مطرود از ملت، امام و رهبری و هم چنین انفعال بیسابقه مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) که در جریان تبیلغات انتخاباتی، خود را موظف دانست تا نسبت به انتشار "پیامک" علیه یکی از کاندیداها عکس العمل نشان دهد اما در قبال تحریف و سانسور مواضع امام(ره) توسط سایت خود عکس العملی نشان نمی دهد.
به گزارش شبکه ایران، وی با بیان اینکه برخی مدعی شدند ندا سبز بوده است اظهار داشت: ندا دنبال آزادی بود. هرچی ما می گفتیم گوش نمی کرد.
به گزارش جهان پدر ندا آقا سلطان گفت: اما او به حرف ما گوش نداد و به خیابان آمد. با این حال او سبز نبود و ما نیز سبز نیستیم.
گفتنی است پیش از این مادر ندا آقا سلطان گفته بود که ندا اصلاً در انتخابات شرکت نکرده و طرفدار هیچ یک از کاندیداها نبود.
سایت صهیونیستی «بالاترین» از صانعی خواست علیه جمهوری اسلامی دستور جهاد بدهد!
به گزارش کیهان، این سایت که با مدیریت «منوشه امیر» و با کمک شماری از عناصر ضدانقلاب فعالیت می کند، با فحاشی علیه جمهوری اسلامی، خطاب به وی نوشت: چرا دستور جهاد صادر نمی کنید و چرا حرکتی انجام نمی دهید؟ البته تا امروز نیز همه شاهد شهامت و شجاعت امثال شما و جناب بیات بوده اند.
توقع صهیونیست ها برای حکم جهاد! در حالی است که جبهه استکبار و صهیونیسم بین الملل، مجاهدین راستین جبهه مقاومت اسلامی را تروریست و خشونت طلب معرفی می کنند و از این بابت باید تبریک گفت به کسانی که ظاهراً توانسته اند صهیونیست ها را مسلمان کنند یا با آنها مفاهمه برقرار نمایند!
یادآور می شود منوشه امیر یکی از فرتوت ترین نوکران رژیم صهیونیستی به شمار می رود.
کیهان در ستون طنز خود آورد: اختاپوس یا همان هشت پای معروف جام جهانی را که حتماً به خاطر دارید. همان موجود کریه المنظری که با پیش گویی هایش به ستاره جام جهانی بدل شد و ظاهراً همه آنها هم درست از آب درآمد. بالاخره جام جهانی هم تمام شد اما ظاهراً کار جناب اختاپوس تمام نشده است. درخبرها آمده بود سیل نامه و ایمیل و تلفن است که همچنان به باغ وحش آلمانی- محل زندگی جناب اختاپوس- روان بوده و همه می خواهند درباره آینده آنچه پیش می آید بدانند. سوال ها هم ماشاالله حسابی متنوع است و به قول معروف از شیر مرغ گرفته تا جان آدمیزاد!
خبرگزاری های خارجی اعلام کردند زنی از این اختاپوس پرسیده که آیا شوهرش به دنبال طلاق وی و ازدواج با زن دیگری است؟! فردی هم درباره آینده دولت ائتلافی آلمان و دانش آموزی هم درباره نمره درسی ریاضی خود پرسیده است!
در این گیر و دار یک منبع آگاه از تماس «پ.خ»- یکی از سران فتنه- با اختاپوس مشهور خبر داد. وی که به چگونگی این تماس اشاره ای نکرد، درباره محتویات این تماس گفت: فرد مزبور طی تماس خود از این هشت پا خواست درباره آینده جنبش سبز و برخی ابهامات و مسائل دیگر پاسخگو باشد. در ادامه بخش هایی از این پرسش و پاسخ را برای نخستین بار منتشر می کنیم.
پ.خ: با فرض اینکه در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، «غضنفر» و «چیز» کاندید شده و از فیلتر شورای نگهبان نیز به سلامت و با موفقیت عبور کنند، کدامیک پیروز این میدان می شوند؟
اختاپوس: هیچکدام، آرای باطله. در ضمن شما هم شب ها شام سبک تر بخور که خواب های پریشان نبینی.
پ.خ: آن آقازاده ای که برخی می گویند لندن است و عده ای معتقدند دبی است برخی او را در بیروت دیده اند، کجاست و کی از این آوارگی نجات یافته و به وطنش برمی گردد؟
اختاپوس: همه تان اشتباه می کنید. او آخرین بار در آفریقای جنوبی بود. داشت با ووووزلا تیم مورد علاقه اش انگلیس را تشویق می کرد. الآن هم مشغول گفت وگو و مذاکره با هیئت امنای فیفاست. می دانید که فیفا در اصل مال ایشان است و بعد از او به فرزندانش می رسد. این آقای سب بلاتر خدانشناس می خواهد آن را تصاحب کند. آقازاده هم که می دانید، جانش درمی رود برای کارهای عام المنفعه. می خواهد فیفا را وقف کند تا از شر این آدم های مزاحم و حسود خلاص شود. اصلاً یکی نیست به این آقای بلاتر بگوید، تو عکس با شورت ورزشی داری که ادعای فیفا می کنی؟
پ.خ: گفتی فیفا یاد دانشگاه آزاد افتادم.
اختاپوس: فیفا چه ربطی به دانشگاه آزاد داره؟
پ.خ: خب ما موقع تماشای فوتبال قهوه می خوریم و هر وقت هم قهوه می بینم ناخودآگاه یاد دانشگاه آزاد می افتم! بالاخره تکلیف دانشگاه آزاد و رئیس مادام العمر آن چه می شود؟
اختاپوس: من که هشت پا بیشتر ندارم، اگر 18 تا پا هم داشتم نمی توانستم جواب این سؤال را بدهم. بعدی!
پ.خ: باشه. پیش بینیت درباره آینده کسانی که مواضع دوپهلو می گیرند، چیه؟
اختاپوس: اینا کسانی هستند که وسط لحاف می خوابند. یک پهلویشان کنار اینطرفی هاست و یک پهلویشان هم کنار آنطرفی ها. به خاطر همین به اینها می گویند دوپهلو. به قول شما ایرانی ها هم از توبره می خورند و هم از آخور. به همین دلیل بزودی دچار بیماری های مشترک انسان و دام شده و سقط می شوند.
پ.خ: آینده سیاسی حزب مشارکت و مجاهدین چی می شه؟
اختاپوس: شرمنده من درباره مرده ها پیش بینی نمی کنم.
پ.خ: آیا جامعه در آینده به اون اندازه از بلوغ سیاسی می رسه که قدر آدمهایی مثل شهرام جزایری رو بدونه و هی از این و اون نپرسه چرا ازش هدیه گرفتن؟
اختاپوس: بله می رسه.
پ.خ: آخه کی؟!
اختاپوس: هر وقت مالدیو قهرمان جام جهانی شد.
پ.خ: چهره مشهور سال آینده به انتخاب تایم کیه؟
اختاپوس: رقابت اصلی بین لیدی گاگا و سومین زن متفکر جهانه. اما یه نفر با تقلب برنده می شه. وقتت داره تموم میشه. آخرین سوالت رو بپرس. زود باش.
پ.خ: آینده من چی میشه؟
اختاپوس: داستان پینوکیو رو می دونی؟
پ.خ: چطور مگه؟
اختاپوس: اون با همه دروغ هاش و دماغ درازش بالاخره آدم شد اما تو نمی شی!
شبکه ایران: حضور گسترده و دهها میلیونی مردم در راهپیماییهای 9 دی و 22 بهمن که فعالان سیاسی از آن به عنوان "دفن تاریخی فتنه" نام بردند، باعث شد تا سایتها ضد انقلاب که زمانی هر چند دقیقه یک بار با پوشش اخبار آشوب ها به روز میشدند، برای حفظ مخاطبانشان به انتشار حدس و گمان های بامزه و گاه مضحک روی آورند.
این مساله در برخی سایتها که داعیه پیشتاز بودن و رهبری اپوزیسیون را داشتند بیشتر به چشم میخورد. مرور برخی از این اخبار خالی از لطف نیست.
جنبش ما مثل پختن "سمنو" است ۱۳۸۹/۰۲/۰۵
سایت جنبش راه سبز (جرس) که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته و به همت عطاالله مهاجرانی و محسن کدیور برای تحریک حامیان سران اصلاحات به ناآرامی راهاندازی شد، در یک یادداشت نوشت: "جنبش سبز مشابه پختن سمنو است اما پختن سمنو کاربر است؛ باید بیداری کشید... کار ما همانند پختن سمنو سخت است."
داریم "اوردوز" میکنیم ۱۳۸۹/۰۲/۲۹
سایت ضدانقلاب بالاترین نوشت: "آنجا - در ایران - صحبت از این است که چرا سران فتنه را نمیگیرند و اعدام نمیکنند و ما اینجا در فضای مجازی و ازخارج، همچنان مشغول روشنگری مداوم در فضای مجازی هستیم و چیزی نمانده کاربران اینترنت از شدت روشنگری «اوردوز» کنند."
بسیجیان برای وبلاگنویسی حقوق میلیونی میگیرند ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
سایت جرس در ادعایی بامزه با بیان اینکه بسیجیان به وبلاگنویسی تشویق سازمانی شدهاند، نوشت که آنان برای هر پست وبلاگ در مدح مسئولان رهبری نظام و دفاع از رئیس جمهور حداقل "شصت هزار تومان" دریافت می کنند.
بنابر حساب و کتاب سایت جرس، "با این اقدام، هر بسیجی وبلاگ نویس ماهی یک میلیون و هشت هزار تومان کسب می کند که با توجه به خط فقر در ایران بسیار جذاب است."
لاک ناخن دخترها نشان میدهد که مخالف نظام هستند ۱۳۸۹/۰۳/۱۱
سایت "روزآنلاین" که توسط جمعی از همکاران سابق نشریات اصلاحطلب اداره میشود، در مطلبی مدعی شد که دختران ایرانی، با استفاده از لوازم آرایشی، نشان میدهند که با انقلاب اسلامی مخالف هستند: "پس از انقلاب، استفاده از لوازم آرایش ممنوع شد و با هرکس که آرایش کند، به طور شدیدی برخورد میشود."
طرفداران میرحسین، قند و شکر نخورند ۱۳۸۹/۰۲/۲۹
سایت وابسته به وزیر ارشاد دولت اصلاحات خواستار عدم استفاده حامیان میرحسین موسوی از قند و شکر شد!
"جرس" در این باره نوشت: "از همین امروز تا بیست و دو خرداد با یک اقدام جمعی و تبلیغات متمرکز از مردم بخواهیم که تحریم کنند؛ یعنی قند و شکر را نخرند تا قیمت ان به سطح مورد نظر کاهش یابد. در این تحریم قدرتی نهفته است که در هیچ راهپیمائی نیست."
تلاش برای کاهش جمعیت تهران از ترس ماست ۱۳۸۹/۰۱/۲۳
سایت "روزآنلاین" در یکی از مطالب خود سخنان رئیس جمهور درباره خطرات احتمالی زلزله در تهران را به ایجاد هراس در مردم تعبیر کرد و نوشت: "در روزهای اخیر، محمود احمدی نژاد در اظهارات پیاپی با تاکید بر "قطعی بودن وقوع زلزله در تهران" و ایجاد هراس، مردم تهران را به خروج از پایتخت ترغیب می کند."
"روز" همچنین در ادعایی جالب، سخنان رئیسجمهور را "تدبیر ویژه امنیتی" برای جلوگیری از عملی شدن برنامه های هواداران طیف اصلاحات دانسته است!
اغتشاش که نمیکنید، لااقل شعر بگویید ۱۳۸۹/۰۲/۲۰
سایت جنبش راه سبز با ارسال ایمیلهایی به مخاطبانش، از آنها خواست تا برای به روز نگه داشتن سایت، شعر بنویسند و به جرس ارسال کنند.
سازمان ملل هم سبز شد ۱۳۸۹/۰۳/۰۳
سایت کلمه درباره پروژه جدید سازمان ملل نوشت: "گویا این روزها تب رنگ سبز به سازمان مللمتحد هم رسیده، در هفتهای که گذشت کمپین ویژهای با عنوان «گذرنامه سبز» از سوی سازمان ملل متحد راه اندازی شدهاست."
مخاطبان این سایت ابتدا تصور میکنند این مساله ارتباطی به حامیان آقای موسوی دارد اما کمی جستجو نشان میدهد که این طرح از سوی برنامه زیست محیطی سازمان ملل است و اساسا ارتباطی به مسائل سیاسی ندارد!
تیشرت با طرح شهدا یعنی مخالفت با جمهوری اسلامی ۱۳۸۹/۰۲/۱۷
سایت "کلمه" که به عنوان سایت رسمی آقای موسوی فعالیت میکند، در مطلبی با عنوان "طرح سبز" به انتشار عکسهایی از طراحی تیشرت با عکس شهدای دفاع مقدس مانند شهید همت و شهید چمران پرداخته و این مساله را نشانه همراهی این جوانان با جریان متبوع خود خوانده است.
لینکهای "بالاترین" را دستگاه اطلاعاتی ایران میفرستد ۱۳۸۹/۰۲/۱۷
سایت جرس در مطلبی با حمله شدید به سایت ضدانقلاب "بالاترین"، نوشت: "بالاترین دارای هیچگونه هویتی نیست و آلت دست برخی محافل شده است."
جرس ادعایی جالب را هم مطرح کرد و نوشت: "آیا این مسئله که ماموران امنیتی و اطلاعاتی ایران دهها آیدی در این سایت دارند و لینکهای تند ارسال میکنند، ادعایی گزاف است؟ اصولا بزرگنمایی جایگاه بالاترین در میان رسانههای ایران نشان از رسوخ ماموران اطلاعاتی رژیم در این سایت دارد!"
اگر ریش داشته باشید، در صف بانک نمیایستید ۱۳۸۹/۰۱/۲۷
سایت روز در ادعایی عنوان کرد: "اگر کسی ریش بلند داشته باشد و یقه پیراهنش را ببندد و انگشتر عقیق در انگشت کند و پیشانیاش کمی کدر باشد، نه توسط پلیس راهنمایی جریمه میشود، نه در صف بانک میایستد و نه کسی جرئت دارد حرفی به او بزند!"
به گزارش جهان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که با جمعی از صنعتگران دیدار داشتند، ادعای موسوی و برخی از افراطیون اصلاح طلب را مطرح و دولت را به پرهیز از ماجراجویی توصیه کردند.
وی پرهیز از تنش و ماجراجویی در سیاست خارجی و اتحاد در سیاست های داخلی را از مهمترین راهکارهای مقابله با تحریم اعلام کردند.
لازم به ذکر است اتهام ماجراجوئی در سیاست های خارجی دولت را اولین بار موسوی در مبارزات انتخاباتی علیه احمدی نژاد مطرح کرد.
سخنان آیت الله هاشمی کوتاه بود و فرصت نشد تا رئیس مجلس خبرگان درباره سیاست های تنش زا و ماجراجویانه دولت در یک سال اخیر بیشتر توضیح دهند.گفتنی است قطعنامه اخیری که علیه ایران صادر شده است به گفته خود آمریکایها برای حمایت از سبزها و ضد انقلاب صادر شده است.
فصل اول: هر دو از کارگزاران اصلی ماجرای قتل خلیفه سوم بودند. ابن ابی الحدید در شرح «ودماهم سفکوه» مینویسد: «طلحه شدیدترین تحریک را به کشتن عثمان داشت و زبیر سبکتر از او، مردم را به این کار تشویق میکرد.» عثمان پیش از مرگش میگوید: «وای بر طلحه، من چند بهار طلا به او دادهام و او مردم را برای ریختن خون من تحریک و تشویق میکند و...»
فصل دوم: مردم با علی(علیه السلام) بیعت میکنند و او را با اجبار خویش و اکراه خودش بر مسند خلافت مینشانند. طلحه و زبیر برای بیعت به دیدار علی میآیند. دو صحابی بزرگ رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در پس بیعت خود از سابقه سالها مبارزه و تلاش برای اسلام و مسلمانان برخوردارند و تردید ندارند حالا که داماد پیامبر بر رأس حکومت نشسته، مزد این جانفشانیها را حتما به آنها میدهد. مشورت در کار جامعه مسلمانان و حکومت کوفه و شام سهم ناچیزی است در برابر شمشیرهایی که این دو در رکاب پیامبر بر سر دشمن فرود آوردند یا به جان خریدند!
فصل سوم: علی(علیه السلام) زیر بار نمیرود. دنیاخواهی و ثروتاندوزی آن دو را در سالهای خلافت ابوبکر و عثمان دیده و رنگ عوض کردن آنها را پس از پیامبر. علی هوشیارتر از آن است که کار مردم را به دست دنیاطلبانی بسپارد که حاضرند برای دنیا از بهشت جاودانی که پیامبر به آنها وعده داده است، بگذرند و به فکر آبادانی بهشت دنیا
باشند.
فصل چهارم: طلحه و زبیر با آن زن شترسوار -عایشه - از بصره به خونخواهی خلیفهای که به شهادت مردم به دست خودشان کشته شد، عازم کوفه شدند. پیراهن عثمان روی دستها بلند بود و خلیفه مقتول، پس از مرگ عزیز شده بود. قتل خلیفه باید دامان کسی را میگرفت و چه کسی بهتر از داماد پیامبر که این روزها سر سازگاری با یاران باسابقه و اصحاب وفادار او را نداشت. انگشت اتهام قتل عثمان را فتنهگران جمل بهسوی علی نشانه رفتند.
انگیزه آشوب؛ شبههای که ساده لوحان را دور هم جمع کرد!فصل پنجم: امام مردم را در شبهه دیدند و در مقام پاسخگویی برآمدند. «آنان حقی را میخواهند که خود پایمال کردند و خونی را طلب میکنند که خود ریختند. گروهی ستمکارند که در شبههای به تاریکی شب گرفتارند، اما حقیقت روشن است و باطل از حریم آن رانده شده است.» فتنهگران ستمکارند چون با آشوب و اغتشاش و طغیان مقابل امام مسلمانان، جامعهای را از برکت وجود او محروم کردند. با جریان هوسبازانه خود بر جامعه اسلامی آسیب زدند و اختلافهای شدید بر پا کردند. اختلافاتی که به کشته شدن هزاران نفر انجامید. با پیمانشکنیها و انحراف آنها از اصول اولیه خود، ارزش و اعتبار و ضرورت اعتقاد به قاعده و قانونهای جامعه در نگاه ساده لوحان - که بیشتر مردم از آن دسته بودند - از بین رفت.
تهمت زدند چون در معرض اتهام بودند امام طلحه را مخاطب گرفت و فرمود: «سوگند به خدا، آن مرد با عجله و تلاش زیاد به بهانه خونخواهی عثمان از بصره حرکت نکرد مگر به این دلیل که خون عثمان را از او مطالبه نکنند؛ چون او بود که برای کشتن عثمان از همه حریصتر بود.» طلحه با این لشکرکشیها و فریادهای واعثمانا میخواست مردم ناآگاه را درباره حادثهای که خود گرداننده آن بود به اشتباه بیندازد و دچار شک و تردید کند.
امام با استدلالهایی محکم، حیله او را برملا کرد و طلحه را در منطق قوی خود غرق کرد. «اگر عثمان ظالم بود، همانطور که طلحه آنموقع گمان میکرد، لازم بود قاتلان او را یاری کند، اگر مظلوم بود، باید دشمنان و قاتلان او را دور میکرد و عذر مشروع او را برای مردم بیان میکرد و اگر درباره هر دوی اینها (ظالم و مظلوم بودن) تردید داشت، شایسته بود که خود را از معرکه کنار بکشد. طلحه هیچیک از این سه کار را نکرد و عاقبت راهی را برگزید که علتی برای آن شناخته نشده و عذر صحیحی نداشت.»
مصالحه با سران فتنه، هرگز!
فصل ششم: از علی(علیه السلام) خواستند خیال جنگیدن با سران فتنه جمل را از سر بیرون کند و مهیای جنگ نشود. خواص بصیری که برای امام شیعه مصلحتاندیشی میکردند و البته معدود یاران وفاداری که از سر صداقت و دلسوزی امام را از جنگ پرهیز میدادند. امام پاسخ را شفاف و صریح فرمودند: «از رفتار نابهکارانه طلحه و زبیر آگاه شدهام. میدانم چه خیالهای خطرناک و چه کارشکنیها در ذهن خود میپرورانند. پیمانشکنی آنان و اعتراف صریح به مقامپرستی و عشق به ثروت و مال که در نهادشان زبانه میکشد، آشکارترین هشدارهایی بود که دیده و شنیدهام. با این حال از من میخواهید بنشینم و بازیگریهای آنان را در جامعه اسلامی تماشا کنم؟هرگز! میان حق و باطل تناقضی آشتیناپذیر است. تا زندهام به یاری مردان حقطلب، اعراضکننده از حق را و با فرمانبر یک دل، نافرمان بددل را در هم میکوبم. آشتی حق و باطل مادامی که هر یک از مسیری که در پیش گرفتهاند، برنگردند، خیال محال است.»
دعوت به بازگشت، اتمام حجت با فتنهگران! فصل هفتم: جنگ هنوز به پا نشده بود که علی(علیه السلام) پسر عباس را بهسوی زبیر میفرستد تا او را به اطاعت از امام و ماندن بر بیعت خود دعوت کند. امام کار زبیر را از طلحه جدا میکند و میفرماید: «به ملاقات طلحه نرو. او به هر کار دشوار پا میگذارد و آن را ناچیز و آسان میپندارد. به سروقت زبیر برو که خلق و خویی نرمتر دارد و به او بگو: پسر داییات میگوید در حجاز ما را شناختی و در عراق انکار کردی! چه شد که بر من تاختی!»
زبیر علی را خوب میشناخت؛ سالها کنار او در رکاب پیامبر جنگیده بود و حقانیت او را بارها از زبان رسول خدا شنیده بود. پیش از اینکه در محراب مقام پرستی بر سجده بیفتد و کم کم در شهرهای مختلف بلاد اسلام صاحب خانه و مال و منالی شود، از ارکان حکومت پیامبر بود. لقب سیفالاسلام را رسول خدا به او داد و البته وعده بهشت. اما چند سال بعد چشمهایش به روی چیزهای دیگری باز شد. کمکم فکر کرد، انگار نمیشود نقد رفاه دنیا را به نسیه عدالتمحوری علی(علیه السلام) فروخت. شمشیری که روزی سیفالاسلام بود، مقابل وصی پیامبر از غلاف بیرون کشیده شد، به همین سادگی!
ملاک، حال فعلی افراد است! فصل هشتم: زبیر پیشرفت تا دست در دست علی بگذارد و با او بیعت کند. علی(علیه السلام) فرمود: زبیر میترسم با من حیلهگری کنی و بیعت را بشکنی؟ زبیر گفت: هیچ بیمی به خود راه نده، هرگز پیمانشکنی از من نخواهی دید. علی(علیه السلام) فرمود: از طرف من خدا ناظر و کفیل تو باشد؟ زبیر گفت: آری خداوند از طرف تو ناظر و کفیل من باشد. بیعتی که خداوند کفیل آن شد، چند سالی بیشتر دوام نیاورد و خیلی زود نام زبیر در صدر فهرست بیعتشکنان عالم ثبت شد. خودش البته سالها بعد ادعا کرد که آن روز فقط با دستش بیعت کرده و دلش راضی به این بیعت نبوده است. و امام در پاسخ او گفت: «زبیر گمان میکند با دست بیعت کرده، نه با قلب. به آنچه با دست انجام داده اعتراف میکند و به آنچه در دلش بوده، ادعا. پس باید برای ادعای خود دلیل روشن و قابلتشخیص بیاورد وگرنه، به همان تعهدی بازگردد که از آن بیرون رفته است.»
زبیر آن روز که دست بیعت در دستان علی گذاشت، عاقل بود و بالغ و مختار. و آنقدر هوشیار که بر این بیعت خود، کفیل معتبری گرفت، پس ادعای بعدی آن هم بدون دلیل و برهان جز از زبیری که دیگر سیفالاسلام پیامبر نیست، چگونه برمیآید؟
اسلام گردن دنیاطلبان گردن افراز را شکست
و فصل آخر: فتنه جمل به همت زنی و تعدادی از بزرگان صحابه پیامبر به راه افتاد. یاران صدیق پیامبر مقابل امام مسلمانان ایستادند و شمشیر کشیدند.
امام بارها دست به افشاگری زد، موعظه و دعوت به بازگشت کرد اما فتنهگران دستبردار نبودند. وعده امام محقق شد و جنگ بهنفع زمامدار مسلمانان به پیروزی رسید. امام با جمعی از یاران خود در آوردگاه جمل از کنار کشتهشدگان میگذشت که به طلحه رسید؛ «ابومحمد اینجا غریب افتاده است. به خدا خوش نداشتم جسدی از قریش زیر آسمان افتاده باشد. آنان برای کاری که شایسته آن نبودند گردن افراشتند، ناچار گردنهایشان شکسته شد.»
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی بهمناسبت هفتمین روز شهادت جمعی از مردم مومن زاهدان در انفجار تروریستی مسجد جامع این شهر، پشتیبانی اصلی این جنایت را دستگاههای جاسوسی آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس دانستند و تأکید کردند: یکی از اهداف اصلی دشمنان، از این اقدام تروریستی اختلاف افکنی و فتنه انگیزی مذهبی است اما جمهوری اسلامی اجازه نخواهد داد ایادی استکبار جهانی به هدف خود برسند و همه دستگاههای مسئول در قوای سه گانه موظفند با دشمنانِ وحدت و امنیت کشور با قاطعیت و جدیت مقابله کنند و آنان را به سزای اعمال خود برسانند.
متن پیام مقام معظم رهبری به شرح ذیل است:
بسمالله الرحمن الرحیم
هفتمین روز شهادت مظلومانهی جمعی از هم میهنان مؤمن و مخلص در زاهدان به دست جنایتکاران و تروریستهای جرّار فرا رسید. در این حادثهی خونین دست گنهکار و مُجرمِ منحرفان متعصّب وهابی با پشتیبانی و فتنهانگیزیِ سازمانهای جاسوسی بیگانه، دلهائی را داغدار و خانواده هائی را عزادار کرد که فروغ محبت و ارادت به اهل بیت پیامبر علیه و علیهمالسلام بر آن تابیده و پرتو معرفت و توحید خالص بدان صفا بخشیده است.
متعصبان کور و جاهل و قاتل، دل گمراه و باطن ظلمانی خود را به قدرتهای فاسدی سپردند که دشمنی خود را با اسلام و مسلمین ، بارها و بارها نشان داده و هر جا و هر گاه توانستهاند عناد و بُغض خود نسبت به مسلمانان را آشکار کرده و ضربهی خود را وارد ساختهاند. دشمنی آنان با جمهوری اسلامی هم بخاطر پرچم برافراشتهی اسلام در این کشور و دعوت همیشگی آن به اتّحاد و اقتدار و عزّت اسلامی است. در این حادثهی خونین و مشابهات آن ، یکی از هدفهای دشمنان، اختلافافکنی میان مسلمانان است. جمهوری اسلامی که دهها سال بزرگترین و مطمئنترین حامی مسلمانان مظلوم در غزّه و فلسطین و افغانستان و کشمیر و دیگر مناطق اسلامی بوده و هست، اکنون آماج این توطئهی خبیث از سوی دستگاههای جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی و انگلیس قرار میگیرد تا به خیال خام آنان ، درگیر فتنهی مذهبی و نزاع شیعه و سنی شود. غافل از آن که اهل تسنن در ایران اسلامی نیز مانند برادران شیعهی خود بارها وفاداری خویش را به این نظام مقدس اسلامی ثابت کرده و مردانه و مؤمنانه در برابر استکبار و عوامل مزدورش ، به دفاع از جمهوری اسلامی و کشور عزیز ایران برخاستهاند. در منطقهی ما پیدایش و رشد تروریزم وحشی و کور، از اساس ، زائیدهی سیاست خباثتآلود آمریکا و انگلیس و مزدوران دولتی و غیر دولتی آنها است و بر همهی مسلمانان واجب است که با این مولود شوم و نحس که مصداق بارز افساد فیالارض و محاربه با خدا است، مقابله و مبارزه کنند.
همهی فرقههای اهل سنّت در ایران و کشورهای همسایه که آبروی اسلامیِ آنان آماج این سیاست خبیث است، بخصوص علماء دینی و روشنفکران و دانشگاهیانِ آنان ، وظائف سنگینتری دارند. فرزانگان شیعه و سنّی در همهی کشورهای اسلامی و عربی باید اغراض پلید دشمنان را در ایجاد و تقویت تروریسم فرقهئی برای همگان تبیین کنند و آنان را از خطر بزرگ فتنههای مذهبی که آرزوی بزرگ دشمنان اسلام است ، بر حذر دارند.
جمهوری اسلامی باذناللهتعالی اجازه نخواهد داد که اَیادی استکبار جهانی زیر نام وهابیت و امثال آن، میان برادران مسلمان اختلاف افکنی کنند. دستگاههای مسئول حکومتی موظفند در هریک از قوای سهگانه برابر مسئولیتهای خود با این دشمنان امنیّت و وحدت کشور با قاطعیت و جدیّت، مقابله کنند و فتنهگران را به سزای اَعمال خود برسانند. مردم مؤمن و پاکنهاد نیز باید آرامش و بصیرت خود را حفظ کنند و با پرهیز از هر نوع حرکت بیرویّه، مأموران و مسئولان کشور را در انجام وظائف خود یاری رسانند.
اینجانب بار دیگر به روح شهدای عزیز حادثهی خونین زاهدان که در سالروز ولادت حضرت سیدالشهداء علیهآلافالسلام و الثناء، به دیدار حق شتافتند درود میفرستم و همدردی خود را با خانوادههای عزیز و محترم آنان اعلام و صبر و آرامش و اَجر و پاداش الهی را برای آنان مسألت میکنم و شفای عاجل مجروحان و مصدومان مظلوم را متضرعانه از خداوند متعال استدعا دارم.
والسلام علی عباداللهالصالحین و رحمةالله و برکاته
سیّد علیخامنهای
30/ تیرماه/ 1389
به گزارش سرویس سیاسی جهان، وی با بیان اینکه داوری کارمند من بوده است ادامه داد: طی این یکسال تلاش کردند تا به زور از محمد داوری اعتراف نمایشی بگیرند که موفق نشدند.
رقیب اصلی آرای باطله در انتها با اشاره به اینکه من به داوری دستور دادم تا ماجرای کهریزک را دنبال کند، تلویحاً از دادستانی خواست که بجای داوری او را دستگیر کنند و گفت: همه مسئولیت ها به عهده من بوده و محمد داوری در این میان به عنوان کارمند حزب صرفاً اجرای دستور کرده و به دستور من مسئول فیلمبرداری و تهیه گزارش از افرادی بود که به حزب مراجعه می کردند.
محمد کاظم انبارلویی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، در پاسخ به سؤالی در خصوص تعریف واژه اصلاحات مندرج در احکام اسلام، اظهار داشت: بعد از حضور جریان مدعی اصلاحات در حکومت جمهوری اسلامی و شکلگیری حوادثی چون 18 تیر مردم از این جریان خواستند تا اصلاحات را تعریف کنند.
وی افزود: مقام معظم رهبری اصلاحات را معنا کردند اما اصلاح طلبان اصلاحات را به معنای دموکراتیزه و سپس سکولاریزه کردن و در نهایت حرکت به سمت حکومت لائیک که مشخصه آن جدایی حکومت از دین بود، تعریف کردند تا مردم دست رد به سینه این جریان بزنند.
انبارلویی با بیان اینکه گفتمان اصولگرایی بر پایه پیشرفت، وحدت و تاکید بر عدالت و خدمت به مردم شکل گرفت افزود: اصولگرایان دغدغه معیشتی مردم را همراه با وحدت و عدالت مطرح کرده و دنبال کردند و در مقابل اصلاح طلبان توسعه سیاسی را مد نظر قرار دادند تا مردم جریان اصولگرایی را انتخاب کنند.
سردبیر روزنامه رسالت خدمت به مردم را یک اصل در نظام جمهوری اسلامی بر شمرد و با بیان اینکه بعد از دوران اصلاحات مردم تمایل داشتند با مسئولان ارتباط بگیرند، تصریح کرد: اصولگرایان با محوریت عدالت خدمتگزاری به مردم در دستور کار قرار دادند؛ در نظام جمهوری اسلامی سالانه یک انتخابات برگزار میشود در حالی که در هیچ کدام از نظام های مدعی دموکراسی چنین وضعیت وجود ندارد.
انبارلویی با بیان اینکه دموکراسی به معنای مشارکت مردم در مدیرت کشور در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد اما سکولاریزم که حرف لیبرالها است مورد تائید مسلمانها نبوده و نیست خاطرنشان کرد: گرچه آقای خاتمی با بدنه افراطی جریان مدعی اصلاحات همگرایی نکرد اما متاسفانه موضع جدی در مقابل این جریان نیز نگرفت تا مردم مجبور شدند به جای خاتمی با مدعیان اصلاحات برخورد کنند و با ای خود آنها را از صحنه خارج کنند.
مقام آگاه در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس با اشاره به بازگرداندن شهرام امیری پژوهشگر ایرانی به کشور و شکست مفتضحانه دستگاههای اطلاعاتی و رسانهای این کشور در این موضوع گفت: این یک جنگ اطلاعاتی بین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و ما بود که طراحی و مدیریت آن توسط ایران انجام شد.
وی یادآور شد: ما در طراحی این جنگ هدفگذاری اطلاعاتی مختلفی را دیده بودیم و به فضل خدا به همه اهداف خود در این جنگ دست یافتیم بدون آنکه حریف ما هیچ پیروزی واقعی را به دست بیاورد.
این مقام آگاه، یکی از این پیروزیها را همین اظهارات مسئولان امنیتی آمریکا دانست که گفته بودند " اطلاعات امیری نزد ماست و خود او در ایران ".
وی در تشریح این موضوع گفت: ما در هدفگذاری خود به دنبال این بودیم که از درون سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا اطلاعات خوبی را بدست بیاوریم و در مقطعی که آقای شهرام امیری در آمریکا بود، توانستیم ارتباطی را با وی در اواخر سال 88 برقرار کنیم و اطلاعات بسیار ارزشمندی از این طریق به دست آمد و در عین حال ایشان مدیریت و راهنمایی نیز شدند.
" به دلیل آنکه اطلاعات شهرام امیری به خاطر فشردگی زمانی و ملاحظات خاص از طریق ارتباط از راه دور قابل دریافت نبود، در بازگشت به میهن اسلامی این اطلاعات منتقل شد و دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران هم اکنون جزئیات ارزشمندی از سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در اختیار دارند که پیروزی بسیار بزرگی است. "
* کشف لیست مورد نظر سیا برای ربایش
وی در خصوص نوع اطلاعاتی که هم اکنون در اختیار نیروهای اطلاعاتی کشورمان است نیز گفت: این اطلاعات هدفگذاری شده در حوزههای مختلفی است؛ اولاً مشخص شد سیا در مقابل کلاهبرداران حرفهای باز هم فریب اطلاعاتی خورده است و برخی سازمانهایی که برای سیا کار جمعآوری اطلاعات انجام میدهند چون فهمیدهاند این سازمان در مورد فعالیت صلح آمیز هستهای کشورمان جهتگیری مشخصی دارد و فقط بر گزینه انحرافی تاکید میکند، با گرفتن پولهای کلان، اطلاعات کاملا منحرف و غلطی به آنها منتقل کردهاند که این اطلاعات هم اکنون در اختیار ما به طور کامل قرار گرفته است و آنها توانستهاند از این طریق یک کلاهبرداری حرفهای را انجام دهند که یکی از آنها، سازمان تروریستی منافقین است.
وی همچنین ادامه داد: ما توانستیم این موضوع را بفهمیم که آمریکائیها برای تکمیل سناریوی فریبکارانه خود، در پی چه اقدامات دیگری بوده و به دنبال چه نفراتی برای ربایش و مستندسازی جعلی هستند.
به گفته این کارشناس مسائل بینالملل، چون سیا اصرار داشته که همین جهتگیری را داشته باشد، با اتکا به اطلاعات غلط راههایی را پیموده و ادعاهایی را مطرح کرده است و حتی به آژانس بینالمللی انرژی اتمی فشار وارد کرده بود اما برای اثبات این ادعاهای واهی دنبال آدمربایی و تکمیل مستندات برای فریبکاری بودند و بر همین اساس به آقای امیری پیشنهاد دادند با بر عهده گرفتن جزئیات و اسناد دروغین یک لپتاپ موهوم از مواهب مادی کلانی برخوردار شود.
این مقام مطلع با تاکید بر اینکه اگرچه آمریکائیها بعدها فهمیدند فریب خوردهاند اما به خاطر تکرار ادعاهای کذب، راهی جز ادامه همین مسیر را نداشتند، اضافه کرد: اطلاعات و جزئیات فراوانی در خصوص این فریب خوردگی آمریکا موجود است که در صورت نیاز جزئیات آن مطرح میشود.
* راههای نفوذ و ضربه پذیری سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا را تکمیل کردیم
وی در خصوص دیگر اطلاعات هدفگذاری شده که توسط شهرام امیری در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است نیز گفت: ما همچنین راههای نفوذ و ضربه پذیری سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا را تکمیل کردیم و برخی مکانها، افراد و مرتبطین آنها نیز شناسایی شد.
این منبع آگاه تصریح کرد: علاوه بر آنکه شیوهها و روشهای فعالیتهای آنها در صحنه مشخص شد، موضوعات جزئیتر مانند خودروهای آنها نیز مورد شناسایی قرار گرفت که در صورت نیاز جزئیات بیشتر آن اعلام می شود.
* اعلام شمارههای 2 خودرو متعلق به سازمان اطلاعات مرکزی امریکا
وی افزود: برای تنویر افکار عمومی جهان و رسانههای علاقمند به پیگیری ربایش شهروند ایرانی، شماره پلاک دو خودروی متعلق به سازمان اطلاعاتی آمریکا را اعلام میکنیم تا خبرنگاران آزاد تمام دنیا بتوانند این موضوع را پیگیری کنند. دولت آمریکا نیز باید شرایط تحقیق را فراهم کند تا نتیجه این موضوع کاملا مشخص شود.
"یکی از این خودروها تویوتا کرمرنگ به شماره XXE60006 و دیگری شورولت مدل SUV آبی تیره به شماره XUK6939 که اسم رمز آن SPIT FIRE است؛ هر دوی این خودروها متعلق به ایالات ویرجینیا هستند. "
* گفتگوی صمیمانه امیری با خانواده؛ شکست سناریوی امریکائیها
این مقام آگاه در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار فارس در خصوص اظهار نظر برخی مقامات آمریکایی در خصوص تحت فشار گذاشتن امیری از طریق تهدید خانواده وی نیز گفت: اگر مواضع مختلف مقامات امنیتی، وزیر خارجه و سخنگوی آمریکا مورد بررسی قرار بگیرد، نوعی آشفتگی و بیان حرفهای متناقض مشهود خواهد بود که یکی از آخرین موضوعات همین مسئله تهدید خانواده آقای امیری است.
وی خاطرنشان کرد: پس از ارتباطی که در سال 88 با روشهای مختلف اطلاعاتی بین ما و شهرام امیری برقرار شد، وی گفتوگویی نیز با همسر خود داشتند و در همین فیلم که هم اکنون نیز موجود است، آقای امیری و همسرشان در یک گفتوگوی صمیمانه با همدیگر در خصوص موضوعات مختلف سخن میگویند و همسر ایشان به وی اعلام میکند که در سلامت و وضعیت خوبی به سر میبرند و از وی میخواهد مقاومت کرده و با آرامش برای بازگشت به میهن تلاش کند.
این منبع مطلع در پایان اعلام کرد: همانطور که به طور گسترده در محافل آمریکایی و سایر کشورهای غربی نیز گفته شده، ربایش آقای امیری و بازگرداندن ایشان به ایران، شکست فاحشی برای سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در جنگ با ایران بوده و بهتر است آنها این شکست را بپذیرند وگرنه اطلاعات فراوانی در اختیار ایران است که در صورت لزوم منتشر خواهد شد.
گزارش سرویس " فضای مجازی " خبرگزاری فارس، جوان آنلاین، پس از عزیمت تعدادی از آقازاده ها به خارج از کشور و اهتمام آن ها برای شکل دهی به یک کمپ اپوزیسونی ،اخبار دریافتی حکایت از آن دارد که رایزنی هایی با مدیریت یکی از آقازاده های معروف با گروه های مختلف اپوزیسیون صورت گرفته و قرارهایی در زمینه چگونگی همکاری با یکدیگر گذاشته شده است.
تجمیع توان ها و پتانسیل های گروهها ،تقسیم کار درتک و پاتک،بهره گیری از ظرفیت رسانه های موجود،خروج از شرایط انفعال،شبکه سازی استعداد های نیرویی در داخل و خارج کشور،تعیین سوژه برای پرداخت هماهنگ علیه نظام جمهوری اسلامی و...ازجمله این توافقات با گروههایی همچون جمهوری خواهان،سلطنت طب ها و...می باشد.
چهره های برجسته اصلاحات در این هفته به مدت دو شب در سونای صدف دور هم گرد آمدند.
به گزارش«جوان آنلاین»،تنی چند از شخصیت های اصلاح طلب ساعت 20 شنبه گذشته اولین دیدارخود در این هفته را در سونا و استخر صدف واقع در انتهای خیابان امیرآباد شمالی برگزار کرده اند.گفته می شود این همنشینی بیشتر یک گعده بوده و مباحث خاصی میان حاضرین صورت نگرفته است.
این گزارش حاکی است ،این چهره های اصلاح طلب دومین دیدار خود را ساعت 20 شب گذشته و در شرایط ویژه ای برگزار کرده بودند به شکلی که به علت نوع مسئولیت برخی حاضرین دعوت شده به این مجموعه علاوه بر قرق شدن سونا،تا شعاع چند دهه متری مجموعه نیز تحت تدابیر ویژه ای بود.
گفته می شود در این گرد همایی داخل سونا،سید محمد خاتمی،مهدی کروبی برادران مرعشی،موسوی لاری و تنی چند از شخصیت های دارای مسئولیت و نزدیک به اصلاح طلبان با هماهنگی قدرت الله علیخانی حضور داشته اند.
شنیده شده است جلسه شب گذشته در راستای آشتی برخی چهره های اصلاح طلب و هماهنگی میان آنان صورت گرفته بود.
اخبار تکمیلی دراین زمینه متعاقبا منتشر خواهد شد.
روز گذشته دفتر محمد خاتمی خبر دیدار وی به مناسبت مبعث و اعیاد شعبانیه را با جمعی که ایثارگران و رزمندگان دوران دفاع مقدس نامید، منتشر کرد که وی پس از تشریح مسأله بعثت پیامبر اسلام (ص) دیدگاههای خود را درباره مهدویت، آخرالزمان و ظهور بیان کرد.
خاتمی با بیان اینکه جامعه برین و خواستنی و بایستنی در آخر الزمان تحقق مییابد، میگوید: «چه بسیار مردمان حتی موحدان و مسلمانان که این همه زیبایی و عظمت را در دین خدا ندیدهاند و حتی آن را تا حد اوهام و خرافات فرود آوردهاند.»
مهدویت را چه کسانی با خرافات در هم آمیختهاند؟
در اینجا باید گفت آیا موحدان اعتقاد راسخ شیعه را به مهدویت تا حد اوهام و خرافات فرود آوردهاند یا تئوریسینهای اصلاحطلبی چون آغاجری، اکبر گنجی، کدیور، سروش، مجتهد شبستری و غیره.
چندی پیش گنجی طی مقالهای در سایت رادیو زمانه با این سؤال که «دلیل وجود امام دوازدهمِ شیعیان چیست؟» ادامه میدهد: «چگونه میتوان حیات فردی به طول چند قرن را موجه نمود؟»
گنجی و امثال وی علناً وجود موعود و مهدویت را زیر سؤال میبرند تا برسد به آنکه با خرافات مخلوط کنند. اما آقای خاتمی و سران اصلاحات باید پاسخ دهند کدام یک در مقابل این هجمه بیسابقه به تشیع توسط تئوریسین سابق خود و عضو کنونی اتاق فکر جنبش واکنش نشان دادند؟
عدالت واژهای که در دوران اصلاحات گم شد
خاتمی با این سؤال که «کدام جامعه، جامعه مطلوب است؟»، با استناد به سنت و سیرت پیامبر(ص) و معصومان(ع) پاسخ آن را «عدالت» مینامد و میگوید: «آنچه در یک کلام میتوان گفت این است که میزان روابط و آهنگ حرکت در جامعه مطلوب «عدالت» است، منتهی عدالتی که توسط انسان آگاه و آزاد باید ایجاد و از آن پاسداری شود.»
اما سؤال اینجاست که رئیس دولت اصلاحات پس از آنکه با تکیه بر این شعار توانست آرای مردم را از آن خود کند، این شعار را فراموش کرد، حال چگونه است پس از حاکم شدن گفتمان عدالت توسط دولت بعد از خود به یاد این اصل دینی و قرآنی افتاده است.
تحریف تاریخ ائمه(س) توسط خاتمی
در صورتی که طبق اعتقادات دینی و مذهبی یکی از مأموریتهای اصلی پیامبران و ائمه تشکیل حکومت در صورت حاصل شدن شرایط بوده است اما خاتمی با این جمله که «از جمله شروط مهم مطلوبیت حکومت این است که برآمده از اراده و خواست جامعه و برخوردار از رضایت مردم باشد»، سعی میکند تلاش ائمه برای تشکیل حکومت عدالت را رد کند و اینگونه تاریخ را تحریف کند که«چرا در دوران بحران سیاسی اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجری و سست شدن پایههای حکومت اموی و مروانی که قطعاً امکان فراهم آمدن عِدّه و عُدّه و تشکیل حکومت برای بعضی امامان ما فراهم بود (بنیعباس با شعار خشنودی اهل بیت با همین شیوه روی کار آمدند)، امامان حاضر نشدند چنین کنند؟»
برای رد ادعای خاتمی به دو روایت تاریخی استناد میجوییم:
1- زمانی که زید برادر امام باقر (ع) برای کسب اجازه از امام برای قیام بر حکومت نزد حضرت آمد بهدلیل مهیا نبودن شرایط موافقت نکردند اما هنگامی که زید بر برادرزاده خود امام صادق (ع) وارد شد حضرت به وی رخصت داد.
2- روزی که هارون الرشید به امام کاظم (ع) اعلام کرد که حاضر است «فدک» را به او برگرداند و خواستار مشخص شدن حدود و مرزهای آن شد، حضرت تمام مرزهای قلمرو اسلامی را مرز فدک اعلام کرد و بدین وسیله اعلام نمود خلافت حق ایشان است نه ناپاکانی چون بنی امیه و بنی عباس حتی اگر با رأی مردم بر سر کار آمده باشند.
در مکتب خاتمی حکومت بنیامیه نیز مشروع است
در مکتب خاتمی و همفکرانش اگر یزید نیز با رأی مردم سر کار بیاید مشروع است، اما اگر انسانهای کاملی چون معصومان (ع) بهدلیل جهل مردم و مکر جباران رأی مردم را از دست بدهند از مشروعیت میافتند تا چه برسد به انسانهای غیر معصوم. آیا خاتمی و رفقایش نمیدانند که مشروعیت غیر از مقبولیت است و مردم نمیتوانند به شخص یا حکومتی مشروعیت ببخشند.
مردم سالاری غیر دینی بهترین شکل حکومت
رئیس دولت اصلاحات در این جلسه نیز طبق سیاق گذشته وادادگی کامل خود را به فرهنگ و مکاتب غربی نمایان میسازد و بهترین شیوه حکومت در عصر غیبت را دموکراسی فارغ از دین میداند. او با حذف واژه دینی از مردم سالاری میگوید: « امروز بشر بعد از کشاکشهای مهم تاریخی به این نتیجه رسیده است که «مردمسالاری» کمهزینهترین و پر فایدهترین شیوه حکومت است.» وی همچنین تأکید میکند که «نظام مطلوب در این زمان نظام مردمسالار (با همه لوازم و شرایط آن) است.»
آیا میتوان این جمله خاتمی که مردمسالاری با همه شرایط و لوازم آن البته بدون هیچ قید و تبصرهای چون «دین» را نظام مطلوب برای عصر حاضر میداند را به گونهای دیگر تفسیر کرد.
قانونمداری در زبان و آنارشیسم در عمل
خاتمی در بخش پایانی سخنان خود ادعای کذایی را درباره لزوم قانونمداری همگان مطرح میکند و میگوید: «باید از اجزا و ارکان حکومت بخواهیم که پاسخگویی در برابر مردم را بپذیرند و همه در چارچوب قانون حرکت کنند»
ادعایی که با اقدامات یکسال گذشته خاتمی، موسوی، کروبی و اطرافیانشان در ایستادن مقابل قانون برای حاکم کردن تحمیلی خود بر مردم روشی غیر از همان مردمسالاری مورد ادعای وی چیزی جز جملات طنز و فکاهی نیست و آیندگان در کتاب تاریخ، قضاوتی جز این نخواهند داشت. باید به ایشان گفت زمانی که غوغاسالاری شما در برابر مردمسالاری با «پتک جمهوریت» مردم مواجه شد، آیا به رأی و نظر مردم احترام گذاشتید؟ یا اینکه چون این بار جمهوریت برخلاف خواست شما بود آن را زیر پای اغتشاشگران حامیتان له کردید.
طی هفته گذشته دو حادثه در ایران اتفاق افتاد که هرچند متفاوتند ولی دو بعد از سیاست امریکا در قبال ایران را منعکس میکند. چندی قبل یک بار دیگر شاهد این بودیم که سازمان اطلاعاتی امریکا(سیا) یک عملیات نظامی را از طریق سرویسهای اطلاعاتی خود در جنوب شرقی ایران انجام داد که البته کمک و حمایت و یا عدم کمک اسرائیل در این جمله مشخص نشده است.
ولی این سیاستی است که امریکا، انگلیس و اسرائیل از آن حمایت میکنند و به طور دائم هم در حال رخ دادن است. ایجاد تنش و اختلاف در جنوب شرق و همچنین جنوب غرب ایران با هدف ایجاد اختلاف میان اعراب و فارسها در ایران و همچنین در شمال غرب و در منطقه آذربایجان ایران، از جمله این اقدامات و سیاست نظامی است.
محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران گفته است که ناتو در وقوع این حمله نقش داشته است و من هم فکر میکنم این حرف احمدینژاد ادعای درستی باشد. ما چند ماه قبل، بعد از دستگیری ریگی سرکرده گروهک جندالله و برادر او دیدیم که این دو نفر به صراحت اعتراف کردند که با سازمان اطلاعاتی امریکا رابطه و با ناتو همکاری داشتهاند. علاوه بر این عبدالمالک ریگی اعتراف کرده بود که با هدف ملاقات با ریچارد هالبروک، نماینده امریکا در افغانستان به قرقیزستان سفر کرده بود. از همه اینها هم که بگذریم، با توجه به اینکه قرقیزستان مرکز اصلی پایگاههای هوایی ناتو و امریکا در منطقه است، میتوان گفت که گروهک جندالله با ناتو روابط نزدیکی داشته است. بنابراین این گفته احمدینژاد میتواند درست باشد.
اتفاق دوم، بازگشت شهرام امیری به ایران بود. البته من از بابت اینکه ارتباطی میان مسأله امیری و حمله تروریستی وجود دارد، اطمینان ندارم. ولی معتقدم که این حملات قرار است در یک مدت زمان طولانی ادامه داشته باشد، به عبارت دیگر این بخشی از سیاست امریکا در قبال ایران خواهد بود.
مسأله ربوده شدن امیری بعد دیگری از سیاست امریکا را منعکس میکند. من معتقدم ربودن شهرام امیری با حمایت و دخالت مستقیم اسرائیل به وقوع پیوست. سیاست این رژیم ربودن دانشمندان هستهای ایران است تا بتواند از آنان اطلاعات مربوط به برنامه هستهای ایران را به دست آورد. این سیاست توسط نهادهای اطلاعاتی امریکا و از طریق تحت فشار و شکنجه قرار دادن این دانشمندان هستهای انجام میگیرد تا بتوانند اطلاعات مربوط به برنامه هستهای ایران را به دست آورند.
مسأله ربودن دانشمندان کشورها از سوی امریکا، پیش از این نیز سابقه داشته است. در دوران جنگ سرد افرادی به نام تالی یوشنکو که توسط سیا ربوده شده بود، از امریکا و از منطقهای که توسط سیا در آنجا نگهداری میشد، گریخت، در بازگشت به شوروی اعدام شد. البته منظور من این نیست که قرار است همین اتفاق در مورد شهرام امیری هم رخ دهد. ولی شاهدیم که موارد بسیاری از ربودن دانشمندان توسط امریکا و ارائه پیشنهاد مالی به آنها توسط دولت این کشور اتفاق افتاده است.
البته سیاست همیشگی امریکا در این مورد اعمال شکنجه نیست، اما در مورد شهرام امیری این اتفاق رخ داده است و وی به طور خشونتآمیزی در حضور یک نماینده اسرائیلی تحت شکنجه قرار گرفته است.
این اعمالی است که پیش از این در ابوغریب، گوانتانامو، بگرام و دیگر مناطق و زندانهای تحت کنترل ایالات متحده در جهان، از سوی این کشور مشاهده شده است.
این یادداشت خلاصه گفتوگوی تلفنی با روزنامهنگار امریکایی است.
شبکه خبر دانشجویی ثارالله: گاف یکی از سران اصلاحات در ارسال نامه برای یکی از زندانیان آشوبهای خیابانی سال گذشته، روند صدور نامه و بیانیه در میان این طیف را مشخص کرد.
به گزارش شبکه خبر دانشجویی ثارالله یکی از سایتهای حامی آقای موسوی و جریان ضدانقلاب، نامهای از آقای خاتمی خطاب به یکی از بازداشتشدگان حوادث سال گذشته را منتشر کرد که تاریخ این نامه مربوط به ماه آینده است!
این نامه درحالی منتشر شده که تاریخ امضا شده توسط سیدمحمد خاتمی، روز 17 مرداد امسال را نشان میدهد.
این گاف رسانهای که از سوی سایتهای مخالف جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته، نظر برخی کارشناسان مسائل سیاسی مبنی بر یک روند ثابت و از پیش تعیین شده برای سران این جریان را ثابت میکند.
این کارشناسان معتقدند که نامهها و بیانیههای منتسب به آقایان موسوی، کروبی و خاتمی و سایر افراد وابسته به این جریان، از سوی خودشان نوشته نمیشود؛ بلکه این نامهها توسط برخی اطرافیان که با رسانههای ضدانقلاب خارج از کشور در ارتباط هستند، از قبل تهیه میشود و سپس بنا به تاریخ موردنظر، از سوی این افراد و با نام خودشان منتشر میشود.
به عنوان مثال، چند ماه پیش و با ارسال اشتباه یک ایمیل از سوی مجتبی واحدی، سردبیر سابق روزنامه آفتاب یزد که یک سال است به انگلیس سفر کرده و با بیبیسی همکاری میکند، مشخص شد که او بیانیهای را برای مهدی کروبی تهیه کرده تا آقای کروبی به عنوان بیانیه خود برای یکی مناسبتهای رسمی کشور منتشر کند.
البته اشتباهات بدیهی و جالب در بیانیههای آقای کروبی نظیر اشتباه نوشتن آیات قرآن و همچنین اعلام اینکه "من آماده رفتن به دیار فانی! هستم"، عدم تسلط کافی نویسنده این بیانیهها به زبان فارسی را که نشان دهنده حضور مستمر و چندین ساله در کشوری غیر از ایران است، مشخص کرده بود.
این مساله درباره آقای موسوی هم مطرح شده است و از مسعود بهنود، یکی از بنیانگذاران تلویزیون دولتی انگلیس - بیبیسی فارسی - به عنوان نگارنده احتمالی بیانیههای او نام برده میشود.
به گزارش شبکه خبر دانشجویی ثارالله ؛ شیخ یوسف صانعی که در سال های اول پیروزی انقلاب مواضع تند و انقلابی داشت اما در سالهای اخیر به سوی افراطیون اصلاحطلب گرایش پیدا کرده، اخیرا به فکر تاسیس دفتر در شهرهایی خارج از حوزه علمیه قم برآمده است.
آقای صانعی اخیرا به کاشان سفری داشته و آقای "م.ص" از اعضای شورای شهر کاشان میزبانی وی را بر عهده داشته است.
وی در اقامت کوتاه خود در کاشان، با تعدادی از اصلاح طلبان این شهر دیدار کرد. نزدیکان شیخ صانعی گفتهاند وی در این سفر مقدمات راه اندازی دفتر خود در کاشان را فراهم کرده است.
برخی از عناصر نزدیک به دفتر صانعی در قم معتقدند وی پس از رحلت آقای منتظری تلاش کرد تا محوریت جریان روحانیت در جریان اصلاحات را در اختیار خود بگیرد و انتظار داشت نماز بر پیکر مرحوم آقای منتظری را او بخواهد اما مخالفت هایی که از سوی نزدیکان آن مرحوم شد باعث دلخوری صانعی گردید و از سوی دیگر فتاوای عجیب و غریب صانعی با مخالفت برخی علمای برجسته حوزه علمیه قم روبه رو شد و موجب گردید جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با صدور اطلاعیه ای آقای صانعی را فاقد صلاحیت لازم برای تصدی امر مرجعیت بداند.
علاوه بر این دستگیری مسئول دفتر وی در یکی از استان های جنوبی و... باعث شد صانعی حوزه فعالیت خود را از قم به سایر نقاط منتقل کند که کاشان و اراک برای این منظور آماده شده است.
به گزارش گروه سیاسی «شبکه خبر دانشجو»، دارا ایرانی، یکی از نویسندگان سایت خودنویس که توسط یکی از همکاران سابق نشریات اصلاحطلب مدیریت میشود در نوشته اخیر خود با تاکید بر ناکامی اصلاحطلبان، اظهار داشت: در بحبوحه حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، اصلاحطلبان با به راه انداختن یک لابی بسیار قدرتمند و متحد در فضای مجازی توانستند افکار عمومی را به خود جذب کنند، ولی با فروکش کردن تظاهرات خیابانی و آرام شدن نسبی اوضاع که حتی این روزها در فضای نسبتا ملتهب مجازی نیز قابل مشاهده است، دیگر تفکر اصلاح طلبی خریدار چندانی ندارد.
وی با بیان اینکه این روزها لابی اصلاحطلبان در فضای مجازی وضعیت جالبی ندارد، افزود: حتی بیانیه شماره 18 موسوی و منشور جنبش سبز نیز به دوام آن کمکی نکرد، در خود حکومت نیز با یکه تازی احمدینژاد و تلاش بیوقفه برای یک دست کردن حکومت، دیگر جایی برای تفکر اصلاحطلب باقی نمانده است.
این نویسنده در ادامه مطلب خود تصریح کرد: از آنجا که اصلاحطلبان دیگر در حکومت نمادی ندارند، با گذشت زمان و ناکامی آنان در برقراری اتحاد میان همه قشرهای ناراضی به آرامی طرفداران آنها در اینترنت نیز متفرق خواهند شد و تفکر اصلاح طلبی که زمانی رونق فراوانی داشت، دیگر جوابگوی نیاز مردم ناراضی نخواهد بود.
ایرانی در خاتمه مطلب خود با تاکید بر قطعیت نابودی اصلاح طلبان خاطرنشان کرد: به این ترتیب شاید بتوان به جرات پیشبینی کرد که اصلاحطلبان به پایان راه رسیدهاند.
خاطرنشان می شود، این مطالب در حالی از سوی تریبون اقلیت سبز مطرح میشود که رسانه های اصلاحطلب ماه هاست در صددند با بزرگنمایی اختلافات سلیقهایی میان اصولگرایان، ادعای انشقاق میان این جریان را مطرح کنند./
در مطلب اخیر سایت خودنویس که توسط یکی از همکاران سابق نشریات اصلاحطلب مدیریت میشود، آمده است: دیگر تفکر اصلاح طلبی خریدار چندانی ندارد و شاید بتوان به جرات پیشبینی کرد که اصلاحطلبان به پایان راه رسیدهاند.